جمعه ۳۱ فروردين
بارون شعری از
از دفتر شعرناب نوع شعر مثنوی
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۲ مهر ۱۳۹۸ ۱۴:۵۰ شماره ثبت ۷۷۹۲۹
بازدید : ۳۶۰ | نظرات : ۴
|
|
بیا بارون زده / انگار طاعون زده/ به حال زارم
بیا حالم بده / بازم ماتم زده /به قلب پارم
بیا زجرم نده / دنیام شد غمکده/به غم دچارم
دیوونَتَم دیوونَتَم امّا تو نیستی /لیلی من مجنونتم امّا تو نیستی
دیوونَتَم دیوونَتَم امّا تو نیستی /رفتی و دل دادم به غم حالا تو نیستی
دیوونتم دیوونتم عشقت به من کو /رفتی و عشق کم کم برام شد مثل تابو
نیستی و چترم دائما تو خونه مونده /نیستی و یادت توی دل حسرت نشونده
رفتی و هس این دل هنوزم چش به راهت /نیستی بهونش میشه دائم روی ماهت
غم داره عشق تب داره عشق دس بر نداره /لبریزِ صبرم ای خدا درمون نداره
دیوونَتَم دیوونَتَم امّا تو نیستی /لیلی من مجنونتم امّا تو نیستی
دیوونَتَم دیوونَتَم امّا تو نیستی /رفتی و دل دادم به غم حالا تو نیستی
دیوونتم دیوونتم عشقت به من کو /رفتی و عشق کم کم برام شد مثل تابو
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
سلام :
بسیار خوب .......
درود بر شما شاعر گرامی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .