پاییزمنم

سلام و درود دارم حضرت استادم بانو مهر سرکار خانم عجم گرامی مثل همیشه استوارو زیبا از شما خواندم ممنونم که هستید

سلام بر جمیله بانوی گلم

چه خوب که باز هستید نازنینم

بمانید به مهر و عاشقانه بسرایید محبت را



بداهه‌ای تقدیمتان نازنینم:

خزان از خاطراتت دور بادا
و تقدیمت صفای نور بادا

ستاره، تا ستاره، چشمکِ مهر
زبهرِ شادی‌ات، منشور بادا

نوای شوق، با چنگِ وجودت
دمادم ساز و کوک و، جور بادا

دلت نغمه، زند با عاشقی‌ها
درونش دستگاهِ شور بادا

و احساست شود، لبریزِ شادی
غم از، نای دلت، مهجور بادا

عروسِ مهر را گیری در آغوش
محبّت، بر سرِ تو، تور بادا

زهرا حکیمی بافقی (الف_احساس)

سلام
خیلی ممنونم از محبت شما

زیبا و روان
درود بانوی واژه های ناب

سلام ان شاالله بهار شی

درودتان باد
بداهه ای تقدیم شما
با خواندن شعرایت شادمانی می کنم
متن شعر تورا در دل بایگانی میکنم

برگردبیاکه بی تو دلم وا نمیشود
اینجا کمی عاطفه پیدا نمیشود
زخمی عمیق مانده بردلم ای نازنین من
این زخم کهنه که مداوا نمیشود--------------- وهب رنجبر
درودتان باد بانو

پاییزمنم که زردوزارم بی تو
درحسرت دیداربهارم بی تـو

پاییزمنم که ازدلت افتادم
افتاده تمام برگ وبارم بی تو

ماننددرخت بیدمجنـون هردم
بازیچه ی باد هرزه کارم بی تو

دربستربی رحم خزان پژمردم
پژمرده تمام روزگارم بی تو

مانندگلی گوشه ی یک باغ بزرگ
عمریست اسیردست خارم بی تو

کابوس بلندی شده تنهایی من
ای گمشده آرام ندارم بی تو

دریاشده اشکم توندیدی هرگز
برگردکه غرق انتظارم بی تو!
گذار از فترت- خلق شاهکار
تلنگری برای خودم بدون پافشاری برای پذیرش
حداقل کارنامه انتشار اشعار جمیله عجم را که در شعر ناب رقم بزنی، تعداد اشعار یک سال گذشته او را کمتر از انگشتان دست می بینی.
گذشته از اشعاری که منتشر شده حضور پررنگش که به محوی گراییده بود در این بازه زمانی مشهود است و برای دوستانی که سال ها حضورش را غنیمتی می دیدند این نکته بارزتر است.
گذشته از این که دلیل این کمرنگی و غیبت در میدان شعر چیست آن چه دارای اهمیت بالاتری است وجود این دوران است برای شاعری که بی تردید وجودش در میدان شعر برابر با حیاتش بوده.
دوران فترت برای شعرای بسیاری واقع شده، می شود و خواهد شد.
این دوران دوری از شعر به میان معنا نیست که شاعر سکوت محض کند، شاعر در تخیلاتش با شعر زندگی می کند، در شعر غرق است چنان گذشته بلکه بیشتر از پیش ولی خروجی اش تنها در کاغذها یا تخیلی نقش می گیرد که تنها شاهدش خود اوست.
زمان گذار از دوران فترت برای شعرا متفاوت است. دوستی داشتم که دوران غیبتش از محافل عمومی شعر حدود چهارسالی طول کشید. هرچند فکر می کنم فوت پدرش قوی ترین دلیل برای این غیبت بود ولی بعد از چهارسال دوباره آمده و هنوز هم طبعش سرشار است و ذهنش بیدار هرچند خروجی آثارش با فواصل زیادی از هم بروی برخی سایت های ادبی نقش می بندد.

بگذریم و برسیم به شاهکار جمیله عجم
پژواک آهنگ زیبای رباعی (ترانه) در این شاهکار نشانگر پختگی شاعری است که بعد از مدت ها غیبت توانسته است است حس آمیزی فصل را با درونیاتش هماهنگ کند تا خالق اثری دیگر باشد.
وزن رباعی با بسیاری از تغییرات رکنی اش اینجا مومی است نرم در دست شاعری که آن را به کار گرفته.
جدا از استفاده ارکان ابتدایی این شعر که جد و آبادش بر می گردد به شجره اخرب و اخرم شمس قیس که مثنوی هفتاد من کاغذ می طلبد، وضوح بیان شاعر در عین سادگی امتیازی است که بعد از خواندن این اثر مخاطب را به نشاط می آورد.
تقابل پاییز و بهار که حکایتی از تقابل اعتدال مکانی زمین است در تعیین فصول است به انضمام به کارگیری نمادهایی مثل خزان، جدایی برگ بارم، باد هرزه کار، بستر بی رحم خزان، هجوم و سیطره خارها، کابوس های بلند که مدیون طولانی شدن شب هاست می تواند دستمایه خوبی برای شاعران نوپایی باشد که عشق به تجربه ترکیب سازی دارند.
هماهنگی ابیات و پیگیری هدف یکی دیگر از تمایزاتی است که در این اثر جمیله عجم خودنمایی می کند و رعایت آداب تجانس را به رخ مخاطب می کشد.
به کارگیری ردیف " بی تو " نه تنها تداعی کننده عزیزی از دست رفته است بلکه تزریق ماهیت ایجاد حس پاییز را به واسطه از دست دادن مخاطب خاص شعر تجلی می دهد.
علیرغم نکاتی که قلمی شد ابیات انتهایی غزل
در مصاریع:
ای گمشده آرام ندارم بی تو
و
برگردکه غرق انتظارم بی تو!
نشان از چیره دستی صاحب اثر دارد که می خواهد مخاطب را با درد درونی خود همراه کند و یک از نقاط توفیق این غزل را می توان همراه کردن مخاطب دانست تا مرحله ای که با شاعر در انتظار بازگشت همراه می شود.

جدا از متن اصلی غزل ملحقات آن نیز قابل بررسی است که عدم ورود به آن را بگذارید به پای تنبلی من
عزت زیاد
وحید سلیمی بنی بیستم مهرماه 1398

درود و عرض ادب
بانو غمم ارجمند
عاشقانه زیبایی است
این سروده ناب
....بداهه ای تقدیم

ای گل بخدا قسم شب و روزم را
تا فصل بهار می شمارم بی تو


یاد کوه سفید بوانات افتام
وقتی که
اهوانش را تماشا کم میاوُرد
سایه های ارژن
بر صخره های ستبرش بهانه بود
خنکای آغشته به جاشیر و نَبَند مریم
حتی
بابونه و آویشن را هم مست می کرد
تا چه رسد به رازیانه و بومادران که
جادو شده بودند
زیر پاهای برهنه دختران عشایر...

بانو عجم بزرگوار

سلام و درود بر استاد گرانقدر جمیله عجم بانوی واژه ها
نبودید جایتان بسیار خالی بود بانو ؛ دلتنگتان بودیم همراه با نگرانی البته در حس و دل خودم ؛ با این سرودهٔ زیبا آمدید که چقدر باعث دل گرمی و خوشحالیست از اینکه ان شاالله از این پس خواهید بود با دیدن تصویر پروفایل شما در قاب شعر ناب دوباره بودن رو در کنار همدیگر اگر چه از فاصله های دور برایم زنده کردید ؛ خوشحالم که روزم رو با خوانش یک سرودهٔ زیبا و دلنشین از شما آغاز کردم ان شاالله آوای دلتان شاد و روزها و لحظه هایتان پر از شادی های بی پایان

سلام
بسیار زیبا
واقعا زیبا بود
دو کار اخر شما واقعا متفاوت بود
افرین بر شما
راستی چقدر نیستید !!!!دلمان تنگید

نیامدی وعشق
ازدهان افتاد
شبیه چایی که
یخ کرده!
کاش می دانستی
که دلتنگی
چه بلایی سرم آورده!
چقدر زیبااااااا
صدها آفرین بر شما

سلام بانو بسیار زیبا تشکر

از موج هابایدبپرسی حال دریارا!
درود

پاییزت پرمهر

سلام و خوش حالم دوباره می خوانمت نازنینم

سلام و درود بر بانو
بسیار زیبا سروده اید
پیروز و سرافراز باشید

درود بر مهر بانوی زیبا سرا
عالی بود!
🌷🌻🌷

درود بر شما استاد گرانقدر
زیبا و دل نشین
بسیار عالی
دستمریزاد

سلام و عرض ادب
به هر دلیل دوریتان از این محفل ناب مشهود و دوستان دلتنگ حضورتان بوده و هستند و البته مطمئن بودم در یک روز پاییزی شما باز خواهید گشت چون در بسیاری از اشعارتان این فصل می درخشد خوش آمدید استاد بانوی گرامی

بسيار زيبا سروديد
وصف دلتنگيها 2:

سلام براستاد بانوی عزیز گرانقدر
سپاس از شما جایتون خیلی خالی بود الهی هرکجای این کشور
پهناور هستی تنت سالم دلت خوش باشه ان شاءالله
وعاقبتت به خیر باخانواده آمین بسیار عالی می سرایید
درودتان درخت دانشتون پربار ان شاءالله درپناه حق باشید باخانواده آمین

سلام و درود
خوشحال شدم دوباره
فرصتی شدتا اشعار زیبایتون رو بخونم خواهر استادم
قلمتون مانا

درود زیباست بانوی شاعر

درود بر شما بانو عجم عزیز بسیار زیبا بود

زیبا
درود بر شما

با احترام
لذت بردم، مرحبا
هر سه شعر شما بسیار هنرمندانه و با تشبیه ها و استعاره های بی نظیر رقم خورده اند.خصوصا در اثر اول فحوا چنان به جان تشبیه نشسته و انقدر هنرمندانه در هم آمیخته اند که بعد از بیت دوم تشبیه احساس نمیشود و انگار المانهای پاییز برای شعر شما شکل گرفته اند. با توجه به ریزه کاری های خلق اینچنین تشبیه بی نظیری جایگاه والای نگرش خالق اثر و سطح تسلط ایشان بر هنر نوشتن عیان میگردد.
متشکرم
مستفیض شدم
درود بر شما

درودها بر شما ادیب گرانقدر،بسیار زیبا
زنهای عاشق عشقشان رامی کنندانکار
ازکوزه ها بایدبفهمی حس لیلارا!
بسیار دلنشین،تیر بر خال زدید،عالی بود

سلام :

سلام :

پائیز،
این موسم دل انگیز
عاقلترین فصل سال است
نه آن جست و خیز و شادابی کودکانه بهاریش رادارد
ونه احساسات سوزان و زود گذر تابستانیش را ،
آرام و سر به زیربا کوله باری از تجربه ،
نه زود عاشق میشود
و نه زود فارغ
سبز است و زرد است و قهوه ای وقرمز
هزار رنگ است ،
اما با دلی یکرنگ ……
تا زمستان راه درازی باقیست ،
به تماشا بنشین پائیز را………. بانو
درود بر شما ……….

پائیزتان دل انگیز بانو

سلام
بسیار زیبا بود

سلام بانو عجم بزرگوار
حضور دوباره شما را خوش آمد می گویم

بسیار زیبا و دلنشین بود .
شعرتان ماندگار

"پاییزمنی ، بهارمن هم بودی
آشوب دلی ،قرارمن هم بودی "

درود بر شما شاعره گرانقدر

قلمتون زیباست بانو

بسیار عالی

مانا باشید

سلام



غزلی زیبا بود

بسیار زیبا ست عزیزم

پاییز رفتنت را زیستم
چه غریبانه ،
چه اندوهناک ،
ودر معصومیت غروب غم انگیز غرور خود گریستم
آه ....
ای فصل ترانه های طرب خیز جاودانه
چگونه باور کنم وداع قناری هارا ؟
من که عمری در آواز قناری ها ....... زیستم
----------------------------------------------------( مسعود مینااباد)

درود بانو ی واژه ها
بسیار زیبا و روان سروده اید
مرحبا ...................................

از نگاه روشنت مرغ خیال
باز تمرین می کند پرواز را
می سرایی و ترانه های تو
باز شیرین می کند آواز را

بداهه مهناز نصیرپور
نمی دونم چه رازیه توی اینکه هروقت شعراتو می خونم یه شعر متولد می شه شاید برای اینه که تو بهاری که واژه هام از تو گل می کنن...

جمیله جان زیبا می سرایی و این حرفی تکراری ست

درود استاد بانوی ارجمند
بسیار زیبا و دلنشین سروده اید

سلام بانو غزلی بسیار زیبا ورود دوباره شمارو تبریک عرض کرده وسلامتی شمارا آرزو مندم

مانندگلی گوشه ی یک باغ بزرگ

عمریست اسیردست خارم بی تو

بسیار زیبا قلم زدی استاد بانو عجم...

سلام
سروده ای بسیار زیبا بود و سخت خاطرنواز. هر چند تمام ابیات این شعر پیوستگی و انسجام کامل دارند اما شعر پسند این حقیر بیشتر با این سه بیت همنوا شد.

پاییزمنم که زردوزارم بی تو..........درحسرت دیداربهارم بی تـو
کابوس بلندی شده تنهایی من..........ای گمشده آرام ندارم بی تو
دریاشده اشکم وندیدی هرگز..........برگردکه غرق انتظارم بی تو!

بسیار زیبا سرودید

سر بلند باشید
*****کامکار پیشوا*****

درودها شاعر گرامی

خواندم و لذت بردم
احسنت


توفیق و موفقیتتان را آرزومندم

سلام :
در شکــوه شب نشستم
تا ببینم چشم تو
عهـــد با آیینه بســـتم تا ببینم چشم تو

عاشقانه بوســــه دادم غنچه های باغ را
خواب نرگس را شکستم تا ببینم چشم توـــــــــــــــــــ مسعود م

درود بانوی واژه ها ............
دعوتید به چشم تو .........

سلام بزرگوار

بسیار متشکرم برای اشتراک این اثر ارجمند

دست مریزاد

درودبرشما.استادگرانقدر..خیلی زیبا سروده اید..همچنان مانند همیشه عالی بود.ماندگار وموفق باشید.

... درود بانو
غزل رنگین و قشنگیست..........

درودها بربانوی واژه ها بانو عجم عزیزم
زیبا بود ودلنشین
قلمتون نویسا

سلام و درود بر بانو عجم
بسیار زیبا سروده اید استاد
پیروز و سرافراز باشید
در پناه خدا

سلام:
من که حرفی نزدم ،
این همه نیرنگ چرا ؟
اینهمه گوشه – کنایه ، زسر جنگ چرا ؟
تو که از اول خلقت شده ای نیمه ی من
دل من مال تو ، اما به دلم چنگ چرا -------- مسعود م
درود بانو...
دعوتید به : اهدنا السراط ا لمستقیم

دستمریزاد بانو بسیار زیباست

باسلام واحترام
درودهابر استاد ارجمند
مثل همیشه زیبا
حضورتان را قدر می نهیم

درودتان،بسیار زیبا بود غزلبانوی مهر🌹🌹💕💕💕👏👏👏👏