سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 31 فروردين 1403
    11 شوال 1445
      Friday 19 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        جمعه ۳۱ فروردين

        ■■ غزل پاییزان

        شعری از

        لطیف عمران پور

        از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۷ مهر ۱۳۹۸ ۱۰:۳۰ شماره ثبت ۷۷۴۷۱
          بازدید : ۳۷۷   |    نظرات : ۷

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر لطیف عمران پور

        ای باغ مهر پرور من ، پاییز 
        همسایه ام ، برادر من ، پاییز /
         
        پیراهن ام گداخته از یک تب 
        آبی بزن به پیکر من ، پاییز /
         
        گاهی بیا به دیدن این دلتنگ 
        بنشین کنار بستر من ، پاییز /
        ■■
        آن روز ، روز آخر آبان بود
        خوشحال بود مادر من ، پاییز /
         
        ناگاه ، خاک های جهان بارید 
        بر دست های لاغر من ، پاییز /
         
        حالا بگو تو از غم بسیارت 
        از روزهای آخر من ، پاییز /
         
        گاهی مرا بیآد بیاور ، خوب
        ای همکلاس پرپر من ، پاییز /
         
        از بچه های رفته چه می دانی
        از پاره های دیگر من ، پاییز ؟ /
         
        از برگ های ترد حنا بسته
        از گیسوان مادر من ، پاییز /
         
        چشم انتظار آمدنت بودم
        ای از بهار  بهتر من ، پاییز /
         
        من درد می کشم تو ولی سرمست
        از جان درد گستر من ، پاییز /
         
        من خسته و تو خسته بمان امشب
        درباغ سبز دفتر من ، پاییز... /
         
        سرپل ذهاب _ پس از زلزله ی آبان ۹۶
        ۳
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        محمد باقر انصاری دزفولی
        دوشنبه ۸ مهر ۱۳۹۸ ۲۱:۲۵
        مهرتان همیشه برقرار
        بزرگوار
        درود .درود
        شاعرگرامی
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        لطیف عمران پور
        لطیف عمران پور
        سه شنبه ۹ مهر ۱۳۹۸ ۰۹:۳۱
        سلام و سپاس شاعر گرانقدر🙏🙏🙏
        ارسال پاسخ
        مسعود میناآباد  مسعود م
        دوشنبه ۸ مهر ۱۳۹۸ ۲۳:۳۶
        سلام :

        آن شب که دلی بود به میخانه نشستیم
        آن توبهء صدســـــــــاله به پیمانه شکستیم
        از آتش دوزخ نهراسیـــــــم که آن شب
        ما توبه شـــــــــــــکستیم ولی دل نشکستیم
        .
        هشتم مهرماه، روجهانی بزرگداشت منزلت مولانا، گرامی باد
        ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خندانک خندانک خندانک
        درود .........
        لطیف عمران پور
        لطیف عمران پور
        سه شنبه ۹ مهر ۱۳۹۸ ۰۹:۳۳
        گرامی باد مهر و مهرآفرینان جناب آقای میناآباد ⚘⚘⚘
        ارسال پاسخ
        سعید فلاحی
        سه شنبه ۹ مهر ۱۳۹۸ ۰۳:۳۰
        درود بیکران شاعر جان!
        زیبا سروده ای خواندم، لذت‌بخش
        احسنت و آفرین
        خندانک خندانک خندانک

        درود بی پایان
        پیروز باشید
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        لطیف عمران پور
        لطیف عمران پور
        سه شنبه ۹ مهر ۱۳۹۸ ۰۹:۳۴
        درود خدا بر شما جناب آقای فلاحی شاعر عزیز ...🌺🌺🌺
        ارسال پاسخ
        سیدحسن خزایی
        پنجشنبه ۲۷ آذر ۱۳۹۹ ۰۱:۳۲
        سلام ودرود غزل زیبایی بود مرا یاد غزلی از شاعر خوب افغان محمدکاظم کاظمی انداخت وآتش چنان سوخت بال و پرت را که حتی ندیدیم خاکسترت را
        دست مریزاد و زنده باد خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0