سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 30 فروردين 1403
    10 شوال 1445
      Thursday 18 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        پنجشنبه ۳۰ فروردين

        رهایی و رهایی و رهایی

        شعری از

        میم موسوی

        از دفتر شعرناب نوع شعر مثنوی

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۸ ۰۵:۴۲ شماره ثبت ۸۰۷۲۹
          بازدید : ۲۰۵۶۰   |    نظرات : ۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر میم موسوی

        صدای ارسالی شاعر:
        رهایی  و  رهایی  و  رهایی 
        ازین انسانیت، از این معانی
        ازین عقلانیت، جویندۀ قاف
        ازین پندار بد، پالایشی ناب
        ازین ذهن غریب لااُبالی
        گرفتار ضمیر لاتناهی
        ازین افکار بی پایان و بی سر
        رهایی  و  رهایی  و  رهاتر
        ازین پوچی امیال پریشان
        نشسته چون پرنده زیر باران
        ازین میل جلیلی و جلالی
        مسبب گشتگان خیرخواهی
        به کاری و به کرداری که شاید
        به مردان قَدَر چندی بباید
        کمالِ عاقبت جو اَکملی را
        قلوب مهرجو بیش و کمی را
        چنان گرم جدال این جهانند
        که آن آزادگی را وانهادند
        مسلمانی، مسیحیت، کلیمی
        مرا  بِه  کافریِ  راستینی
        بکندم جامۀ تقوایم از تن
        کنون عریان دَوَم بر کوی و برزن
        رهاگشت آن پلیدی ها به آنی
        چو ایمان ریختم در جرعه جامی
        بِشُستم دستم از غیرت فروشان
        دهم دستی به بی غیرت، مجوشان!
        سبُک من میزی‌ام اینک که اخلاق
        بجز بار گران بر دوش ننهاد
        دگر توبه ز بحث با مُسمّا
        نجویم در فلک زین پس معمّا
        براعت جُستم از علیّت و نظم
        چه مدرکی بهتر از همین!
        بریدم دست از معیار لنگت
        شکسته آن ترازویی که دستت
        گرفتی و بسنجی وزن عالم
        خیال تو چنین گردیده درهم
        ندارد این حنایت پیش ما رنگ
        برو جای دگر بفروش نیرنگ
        چه کم دارد همین هستن به فطره
        که می‌آرایی‌اش با رَنگِ فتنه
        بیا برگیر با ما یک دو جامی
        رها می‌زی درین ایام باقی
        آبان۱۳۹۶
        میم موسوی
        ۷
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۸ ۰۹:۴۵
        پر معنی و زیباست خندانک خندانک
        مرغ آمین
        دوشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۸ ۰۶:۴۰
        درود
        بسیار زیبا
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمد باقر انصاری دزفولی
        دوشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۸ ۰۹:۳۳
        خندانک خندانک خندانک
        مهمان گلواژه های زیبایتان شدم
        زیبا ودلنوازوبامحتوا سرودی بود
        هزاران درود
        خندانک
        محمودرضا رافعی (رافع)
        دوشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۸ ۲۱:۰۰
        شکسته آن ترازویی که دستت ... خندانک
        درود ت باد خندانک خندانک
        محمد خسروی فرد
        چهارشنبه ۲ بهمن ۱۳۹۸ ۰۰:۰۰
        درودها بر شما
        بسیار زیبا
        خندانک خندانک خندانک
        ابراهیم آروین
        چهارشنبه ۲ بهمن ۱۳۹۸ ۲۳:۰۱
        سلام‌درود
        زیباست
        دستمریزاد خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        شاهزاده خانوم

        ه عاقبت گر عمری باشد ماندگار ااا میگذارم این سخن را یادگار ااا مینویسم روی کوه بی ستون ااا زنده باد یاران خوب روزگار
        نرگس زند (آرامش)

        مااااسلام بر خواهر عزبزم شااااهزاده خاااانوم مهم نیست حرف تو همه جا بسیار خندانک برا ما ثابت شده ای ک خیلی وقته مشاعره نیومدم الان ی نگاه کردم پیامت خوندم جواب دادم بدون ما همیسه دوست داااااریم استیکر بوس در حال پرتاب وبعد خنده
        ساسان نجفی

        همه چی آرومِ شاهزاده خانم اا حرف حساب بی جوابِ شاهزاده خانم
        طاهره بختیاری

        در این دنیای فانی چرا ناگزیری جواب پس دهی خودت باش عزیزم خودت ولاغیر اهمیت نده
        شاهزاده خانوم

        ب سلام به همه نابیون محترم ااا خوشم نمیاد قسم بخورم برای این موضوع کاملا بی ارزش اما چنان با روح و روان آدم بازی می کنید مجبورم این کارو بکنم به والله قسم توی ناب هیچ پروفایل فیکی ندارم ااا برای چی وقتی می تونم خودم فعالیت کنم حرفامو بزنم فیک داشته باشم ااا نه ثنا خانوم منم نه آتنا خانوم نه هیچ احد و الناس دیگههه ااا توی ناب و وبلاگم تنها یه اسم دارم اونم شاهزاده خانوم از سال هشتاد و هفت تا حالااااااا ااا شاد باشید

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0