سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 9 فروردين 1403
    19 رمضان 1445
    • ضربت خوردن حضرت علي عليه السلام، 40 هـ ق
    Thursday 28 Mar 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      پنجشنبه ۹ فروردين

      شاعر امید

      شعری از

      سجاد احمدپور مبارکه سین الف احساس

      از دفتر شعرناب نوع شعر نیمائی

      ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۳ تير ۱۳۹۸ ۱۱:۱۳ شماره ثبت ۷۴۸۷۰
        بازدید : ۴۹۷   |    نظرات : ۷

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر سجاد احمدپور مبارکه سین الف احساس
      آخرین اشعار ناب سجاد احمدپور مبارکه سین الف احساس

      سلامت را 
      نمی خواهند پاسخ گفت
      سرها در گریبان است
      آری شاعرِ اُمّید 
      سلامم را 
      نگفت پاسخ
      کسی از مردمِ این شهر،
      مِن بیچاره یِ نادان
      رفاقت جستجو کردم
      میانِ وحشتِ این دهر
      عجب اوضاعِ پر بُهتی
      نه 
      دوستی 
      هم صحبتی،جُفتی
      نه 
      عشقی 
      هم نشینی
      مایه یِ اُختی
      سلامم را 
      تو پاسخگوی ای اُمّید
      سکوتِ مردمِ اینجا
      مرا از بین خواهد برد
      هوا بس ناجوانمردانه
      دلگیر است
      دلم می گیرد اینجا من
      دلم از زندگی سیر است
      چه لبخندهایِ زیبایی 
      که بر لب هایِ من خشکید
      ولیکن 
      نیامد پاسخی آن را...
      سراغ از من 
      نمی گیرند این مردم
      کسی چیزی نمی پرسد
      از این تنهایِ در تن ها
      به هرکس عشق ورزیدم
      به من خندید و رد شد،رفت
      کسی چیزی نمی گوید
      به این دلخونِ با احساس
      به این دل نازکِ حساس
      مرا انگار 
      شناسا نیستم در محضرت
      ای شاعرِ امّید
      منم من، 
      من همان تنهایِ گریانم
      ندایِ مرگ می آید
      از عمقِ چاهِ چشمانم
      زمستان است
      سرد است
      دلم پر دردِ-پر درد است
      هزاران آه ای امّید 
      نه از رومم نه از زنگم
      چُنان گفتارتان استاد:
      همان بی رنگِ بی رنگم
      ولیکن باز حیرانم
      نمی دانم 
      نمی دانم
      چرا این قدر تنهایم؟!
      چرا این قدر دلتنگم؟!
      سلامم را تو پاسخگوی
      ای امّید 
      سلامم را تو پاسخگوی
      بی رنگم...!
      دمت گرم و سرت خوش باد
      ۳
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0