جمعه ۳۱ فروردين
محض خدا شعری از
از دفتر غزلیات نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۷ ۰۲:۲۹ شماره ثبت ۷۱۵۷۰
بازدید : ۴۵۵ | نظرات : ۱۸
|
|
حاصلِ عمـری عذابم را ببین محض خدا
بختِ شوم و گیج خوابم را ببین محض خدا
کم کم این زخم قدیمی می خورد روح مرا
درد دارم ...پیچ و تابم را ببین محض خدا
ناگزیــر از ماندن اما در گریز از بودنم
لعنتی حال خرابم را ببین محض خدا
من به مرگم راضیم/دارم به پایان ميرسم
زردي رنگـــ و لعابـم را ببین محض خدا
خسته ام ... دلمرده ام...
از هرچه هست،از هرچه نیست
از نگاهم اضطرابم را ببین محض خدا
لابلای مشغله ، قدری به من هـم فڪر کن
نامه های بی جوابم را ببین محــض خدا
نیست راه دیگری... یا مرگ یا آغوش تو
نامسلمان"حس نابم را ببین محض خدا
شانه ام می لرزد و میخندم و شادم ولی
گـریه ي پشتِ نقابـم را ببین محض خدا
مستم از جامِ نگاهت شوکران نوشیده ام
چهـره ی پُر التهابم را ببین ،،، محض خدا
🔏#محمد_نیکروش
|
|
نقدها و نظرات
|
خیر مقدم جناب بخارایی خوش امدید به صفحه ی حقیر مهرتان پاینده | |
|
ممنون و متشکر از همراهی همیشگی تان دوست مهربانم جناب طهماسبی عزیز برقرار باشید | |
|
عرض امتنان دارم جناب استاد سالوند عزیزم به دیده منت...حتما برقرار باشید | |
|
سلام سرکار خانم یوسفی مهربانم سپاس که همیشه همراهید بانو زنده باشید | |
|
عرض امتنان دوست بزرگوار و اهل ادب برقرار باشید | |
|
سلام و عرض احترام دوست شاعر و مهربانم ممنون که همیشه همراهید | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
درود فراوان بر شما