سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری


عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 31 فروردين 1403
    11 شوال 1445
      Friday 19 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        جمعه ۳۱ فروردين

        همراه پدر

        شعری از

        حسن مصطفایی دهنوی

        از دفتر دیوان اشعار حسن مصطفایی دهنوی نوع شعر قصیده
        ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۷ ۲۲:۴۴ شماره ثبت ۷۱۱۰۸
          بازدید : ۳۲۹   |    نظرات : ۱۹
        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر حسن مصطفایی دهنوی

        « همراه پدر »
        از  راه خميني(ره)،كس اگر  راه ديگر رفت        
           عمرش به ضلالت4بگذشت و به هدر رفت
        گفتـار  خميني (ره)  كه  بُوَد   همره   قرآن         
          هر كس  ره  ديگر  برود ،سوي  سقر رفت
        از  نسل پيامبر(ص) ، پسري بود  خميني(ره)           
        نگذاشت كه گفتار پيامبر(ص)به هدر  رفت
        صد شكر كه  پامال نـشد حرف  پيامبر(ص)          
        از  نسل پيامبر(ص)  پسر  همراه   پدر   رفت
        اي  نور  دو چشمم  پسر ، همراه  پدر  باش           
        راه  تو همان است ،كه  آن  نيك پدر  رفت
        گر  مادر  گيتي ، پسري   چون   تو  نـزاييد        
          تقصير از آن  بود، كه  بي  راه  و گذر رفت
        آن  بهتـري   راه   بشـر  ، هر كه   نـدانست         
          آن  غير  بشـر  بـود و  در  راه   بَتـَر1  رفت
        بس خون جوانان وطن ريخت در اين خاك           
         اين خاك مقامش ، به  فراتر  زِ  گُهر  رفت
        مادر   زِ  فراق2  پسـرش ، گريه  نمي  كرد          
          پنداشت  جوانش ،به ره سـود   سـفر  رفت
        اين خاك كه  سرخي بِـزَد  از خون شهيدان            
        مادر  دل  پُـر خون، به سر  قبـر  پسر  رفت
        آن  قامت  پُـر  خون  شهيـدان ، چـو بديدم            
        اشكم  زِ بصر ريخت و آهـم  به جگر رفت
        نازم  به  جواني  ، كه  به جنگيدن   دشمـن           
         با نيروي  بازو  و سر  و دست و كمر رفت
        همچـون   بچه شيـران   ،  دليـران  هنرمنـد          
          با همّت و با  صـولت3 شيرانه ي  نـر  رفت
        باريـد  اگـر   تيـر   بلا   ، جانـب     ميهـن          
          انـدر   دَم  آن   تيـر  بلا ،  مثل  سپـر  رفت
        نوبخت  جوانـي  ،كه  ره  عيش  چنان  ديد         
          شوقش به همان عيش جنان بود و بسر رفت
        بـر  پـاس  و نگهبانـي  ،  فرمـان   خداونـد          
          بر  شوق  شهادت، سوي درياي خطر رفت
        در صحنـه ي   پيكار  ،  دليرانـه   بـجنگيد          
         تا حمله شروع شد،همه ي شام وسحر رفت
        افتـاد چو چشمم ، به سر و  دست  شهيدان          
        اندر  غم  آنهاس ،كه  اشكم  زِ  بصر4 رفت
        نخل قَـدِ سَروش ، اگر  افتاد  در  اين خاك          
        بيهوده  نمي باشـد ، نخلـش  به  ثمـر5 رفت
        راه  بشريـت  كه ، به  فرمان  خداي   است         
          فـرمان  خـدا  هر كه  بـرد ، راه  بشـر رفت
        گر  بي هنران ،  طعنه  زدنـدش ،   نـهراسيد       
            جوياي  هنر  بود ، كه  در  بحـر  هنـر رفت
        فرمان خدا  هر  كه نـبرده  است و  نـفهميد          
        گوساله ي گاو آمد وچون كره ي خر رفت
        گـر  بي هنري  را ، به  حكومت بـگماريد          
          بايد به ره  بيهوده  و  بي حـد  و  مـَر6 رفت
        سبزس    شجـر   طيبـه   امروز   در   ايـران        
           جاويـد  شود، هركه  بر اين سبز شجر رفت
        شاه محمد سلجوقي   از  آن ، بي هنران بود        
           ترسيد زِ  چنگيز  و فراري  شد و  در  رفت
        ايران  به  دَم ، دشمن  خونخوار   رها  كرد           
         كز   تخت  سمرقند ،به  درياي  خزر  رفت
        كي  بي هنران ،  امـر  خدا  را  كنـن   اجرا          
          گر  مملكت  و ملتشان ، رو  به ضرر  رفت
        راهي  زِ شهادت، حسن امروز  در اجراست         
          بايد كه همان راه ،بر آن شوق  و ظفر  رفت
        ٭٭٭
           4-گمراهي                                                                                           
          1- بدتر     2- دوري- جدايي     3- هيبت ، حمله      4- چشم     5- ميوه و بار      6- كناره و حساب و شماره
        ۲
        اشتراک گذاری این شعر
        ۵ شاعر این شعر را خوانده اند

        همایون طهماسبی (شوکران)

         ،

        کبری یوسفی

         ،

        عباسعلی استکی(چشمه)

         ،

        فائزه طاهری(ماهور)

         ،

        حسن مصطفایی دهنوی

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۷ ۱۹:۰۰
        درود استاد عزیز
        یادی از امام بزرگوار راحل
        امام شهدا
        روحش شاد و راهش پر رهرو باد خندانک
        حسن مصطفایی دهنوی
        حسن مصطفایی دهنوی
        دوشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۷ ۲۲:۵۰
        درود استاد استکی خندانک خندانک خندانک خندانک
        انشاالله
        ارسال پاسخ
        همایون طهماسبی (شوکران)
        همایون طهماسبی (شوکران)
        دوشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۷ ۱۲:۳۷
        درودتان جناب دهنوی عزیز
        زیبااااا
        خندانک خندانک خندانک
        حسن مصطفایی دهنوی
        حسن مصطفایی دهنوی
        دوشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۷ ۲۲:۵۰
        درودها استاد طهماسبی خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        کبری یوسفی
        کبری یوسفی
        دوشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۷ ۱۳:۰۵
        سلام ودرود بر استاد بزرگوار
        بسیار عالی سروده اید
        مثل همیشه
        درپناه حق سربلند باشید
        خندانک خندانک خندانک
        حسن مصطفایی دهنوی
        حسن مصطفایی دهنوی
        دوشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۷ ۲۲:۵۱
        درودها بانو یوسفی خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        همایون طهماسبی (شوکران)
        همایون طهماسبی (شوکران)
        سه شنبه ۲۷ فروردين ۱۳۹۸ ۱۵:۵۸
        خندانک خندانک خندانک
        همایون طهماسبی (شوکران)
        همایون طهماسبی (شوکران)
        سه شنبه ۲۷ فروردين ۱۳۹۸ ۱۵:۵۸
        خندانک خندانک خندانک
        همایون طهماسبی (شوکران)
        همایون طهماسبی (شوکران)
        سه شنبه ۲۷ فروردين ۱۳۹۸ ۱۵:۵۸
        خندانک خندانک خندانک
        همایون طهماسبی (شوکران)
        همایون طهماسبی (شوکران)
        سه شنبه ۲۷ فروردين ۱۳۹۸ ۱۵:۵۸
        خندانک خندانک خندانک
        همایون طهماسبی (شوکران)
        همایون طهماسبی (شوکران)
        سه شنبه ۲۷ فروردين ۱۳۹۸ ۱۵:۵۸
        خندانک خندانک خندانک
        همایون طهماسبی (شوکران)
        همایون طهماسبی (شوکران)
        سه شنبه ۲۷ فروردين ۱۳۹۸ ۱۵:۵۸
        خندانک خندانک خندانک
        همایون طهماسبی (شوکران)
        همایون طهماسبی (شوکران)
        سه شنبه ۲۷ فروردين ۱۳۹۸ ۱۵:۵۸
        خندانک خندانک خندانک
        همایون طهماسبی (شوکران)
        همایون طهماسبی (شوکران)
        سه شنبه ۲۷ فروردين ۱۳۹۸ ۱۵:۵۹
        خندانک خندانک خندانک
        همایون طهماسبی (شوکران)
        همایون طهماسبی (شوکران)
        سه شنبه ۲۷ فروردين ۱۳۹۸ ۱۵:۵۹
        خندانک خندانک خندانک
        همایون طهماسبی (شوکران)
        همایون طهماسبی (شوکران)
        سه شنبه ۲۷ فروردين ۱۳۹۸ ۱۵:۵۹
        خندانک خندانک خندانک
        همایون طهماسبی (شوکران)
        همایون طهماسبی (شوکران)
        سه شنبه ۲۷ فروردين ۱۳۹۸ ۱۵:۵۹
        خندانک خندانک خندانک
        همایون طهماسبی (شوکران)
        همایون طهماسبی (شوکران)
        سه شنبه ۲۷ فروردين ۱۳۹۸ ۱۵:۵۹
        خندانک خندانک خندانک
        همایون طهماسبی (شوکران)
        همایون طهماسبی (شوکران)
        سه شنبه ۲۷ فروردين ۱۳۹۸ ۱۵:۵۹
        خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.

        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        طاهره حسین زاده (کوهواره) طاهره حسین زاده (کوهواره)
        دیروز         محمدرضا آزادبخت محمدرضا آزادبخت
        ۲ روز پیش         علیرضا حاجی پوری باسمنج راوی عشق علیرضا حاجی پوری باسمنج راوی عشق
        ۴ روز پیش         جمیله عجم(بانوی واژه ها) جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        ۴ روز پیش         سیاوش آزاد سیاوش آزاد
        ۶ روز پیش         سیاوش آزاد سیاوش آزاد
        ۸ روز پیش         محمد شریف صادقی محمد شریف صادقی
        ۸ روز پیش

        نظرات

        مشاعره

        مدینه ولی زاده جوشقان

        تو را می خواست قایقران که هر شب تور می انداخت اا وگرنه داشت دریا بی نهایت ماهی قزمز
        مریم کاسیانی

        دم کن برایم خنده ای وقتی که حالم خوب نیست اا غم چین بپز با مژده ای وقتی که حالم خوب نیست اااا تا سفره وا شد نان غم بردار از بشقاب دل اا فالی بکش فالوده ای وقتی که حالم خوب نیست
        مدینه ولی زاده جوشقان

        دل که با صد رشته ی جادو نمی گیرد قرار اا تاری از گیسوی او آرید و زنجیرش کنید
        ساسان نجفی

        درود بر جناب خوشرو عزیز و ارجمنداا دست از طلب ندارم تا کام من برآید اا یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید
        شاهزاده خانوم

        در شعرهای من ممکن است ماه راه شود و کوه دریا ااا اما درد کماکان همان است که بود

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0