شنبه ۱ ارديبهشت
دیوانه ای از قفس پرید شعری از مه سا وفایی
از دفتر تابش جان نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۵ دی ۱۳۹۷ ۱۳:۱۴ شماره ثبت ۷۰۳۱۴
بازدید : ۶۱۵ | نظرات : ۴
|
آخرین اشعار ناب مه سا وفایی
|
از همان روز
که پیچش ِعادت
در نگاه بی تفاوت افتاب
بر من خزید
پروانه ها
به كوب رسوایی زدند و
مهتاب
تعبیر خواب مرداب را خريد
تا خورشید
مطمئن شود
او همان دیوانه ای ست
که از قفس پرید
و شاید
در حلول بلوغ جنون
دوباره این دیوانه ی تشنه
بالهای خویش را اب دهد و
در سیل نگاه تو
غزل سکوت را سربکشد
و انگاه سیراب،
از تنهایی پیچک و
زخم شقایق
از ضربان دل گنجشک و
انتظار دقایق
شعر را اواز دهد
تا غوغای ابری مجنون تر ازاو
رستاخیز جوانه ها ی سر خورده ی عشق
شود و
بال هایی سوخته ،
ناجی عطش گمشده ی خاک
حال
لحظه ی تماشای او است در بزم سماع
رقص باد و
معنای نسیم دلتنگی
شراب دیدار و
نوای چرخانْ ستارگان بیدار
که
حجکم مقبول
سعیکم مشکور
مه سا وفایی
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و دلنشین بود