سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 6 ارديبهشت 1403
    17 شوال 1445
      Thursday 25 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        پنجشنبه ۶ ارديبهشت

        فرمیسکی مندالان {گریه کودکان}

        شعری از

        محمدجلال ژاله(پری افسرده)

        از دفتر حذفیات نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱۰ دی ۱۳۹۷ ۲۱:۳۸ شماره ثبت ۷۰۱۷۶
          بازدید : ۲۰۳   |    نظرات : ۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر محمدجلال ژاله(پری افسرده)

        فرمیسکی مندالان {گریه کودکان}
        چشمانی خیره به دَری منتظر پدری
        پدر آمد با دلی پُر و دست خالی
        به دستان خشک پدری 
        می نگرد کودکی
         
         
        با چشم گریان
        با شکمی خالی و چشمانی تر 
        به دست پینه بسته پدر می نگرد کودک 
         
        نمی نگرد دیگر به کودک پدر
         شکسته پدر انگار بغض و دردش
         
        وای که شام آمد و ماتم شد غذا
        کودک گریه کرده و انگار شده کمی پدر رسوا
         
        خدایا از خجل کودک نمی ترسد ماه ؟
        از شرم پدر چه کند دیگر ستاره ؟
        آسمان را پر از نور کند یا بغض کودک را آرام آرام خفه کند ؟
        خدایا قسم به آسمانت  که رعد هم بی صدا شد
        از جگر سوخته کودک
        از غرور شکسته پدر
        از رفتن مادر.
         
        یاد مادر...؟
        یاد مادر هنوز لبریز می کند چشم های کودکانه کودک
        غرق می کند بغض خاموش پدر
         
        کودک از کودکی بغض کرد
        کودکی، که نیست بر سرش دست مادری
        کودکی، که می گرید از دست خشک پدری
        کودکی، که در تنهایی به جایی ندوخته نگاهی
         
        آخر غصه کودک شد
        صبحی پر از تنهایی
        پدر هم مانده در خواب و رویایی
        چه کند کودک با درد تنهایی ؟
        چه کند کودک با بی مهری مادری؟
        چه کند با گریه های ناگهانی؟
        کودک هم جان می دهد با پدر
        کنار قطره اشکی در تنهایی
        اما می دانم مانده زیر بارانی
        با رعدی طوفانی
        می کند گریه، آسمانی
        با ابر و بارانی
         
        می شکند روزی ظلمت شب را
        نور و رعدی ابری
        که  هست امید و دست و خدایی 
        نویسنده : #جلال_ژاله
        ۲
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        سه شنبه ۱۱ دی ۱۳۹۷ ۱۹:۵۹
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا و مبین مشکلات جامعه خندانک
        همایون طهماسبی (شوکران)
        سه شنبه ۱۱ دی ۱۳۹۷ ۱۵:۲۹
        درودتان
        خندانک خندانک خندانک
        کبری یوسفی
        سه شنبه ۱۱ دی ۱۳۹۷ ۱۹:۳۲
        سلام
        زیباست
        درپناه حق
        خندانک خندانک خندانک
        مجید شیاسی  مجید
        سه شنبه ۱۱ دی ۱۳۹۷ ۱۹:۴۱
        سلام درود برشما
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0