جمعه ۳۱ فروردين
|
دفاتر شعر یاسین زمانی (کیوش)
آخرین اشعار ناب یاسین زمانی (کیوش)
|
دست میون ارتش موهای مشکیت
تا صبح فردا میکنه دیوونه بازی
انگار نمیذاری جدا شه از تو موهات
مثل اسیری توی دستای یه نازی
.
فلسفه بین من و چشمات عجیب
تو ساحل نرماندی چشمات یه تیرم
که هرکی نزدیکش بشه خوندش حلاله
یا میکشم یا که توی چشمات میمیرم
.
تو مافیایِ عشقی و آرامش محض
من هم یه معتادم بهت با قلب ناشی
من واسه تو آغاز عصر بردگیم
تو یه آپاچی توی قلب غرب وحشی
.
واسه کدوم سیاره تن سبز پاکی
انگار سفینة روی سقف این حیاط
مثل یه معشوقه فضایی روی تختم
هرجا بری قلب من مجنون باهاته
.
از بوی خون و رنگ خونِ روی لبهات
مثل یه خون آشام لباتو سرخیو فام
من هم یه گمنامم میون جنگ عشقت
مثل یه بچه زیر بمب های ویتنام
.
تا صبح این فکرا نمیزارن به خوابم
این لحظه های من پر از حس های ناب
مثل یه تابوتم که آغوشت میگیره
شیفت نگهبانیِ تا چشمات به خواب
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
زیبا بود