اربعين چون ميرسد موكب به موكب ميرويم
هر قدم با غصه هاى قلب زينب ميرويم
چاى موكب با لب و دندان، چه بازى ميكند
به چه زيبا! نوكرت مهمان نوازى ميكند
عطرى از سوى اميرالمؤمنين پيدا شده
حضرت زهرا خوش آمدگوى زائرها شده
هر كسى اينجا رسيده سينه چاك زينب است
چون كليد كربلا در دست پاك زينب است
هر كه اينجا آمده زينب را خواهش كرده است
يا كريم اهل بيت او را سفارش كرده است
در وجودم از فراق، آشفته حالى كم نبود
بين راه جاده، جاهاى خالى كم نبود
مثل خرمشهر ، حالا كربلا آزاد شد
باز يك ممد نبودى سوز اين فرياد شد
جايتان خالى شهيدان ، كربلا هم باز شد
سهممان پاى پياده، سهمتان پرواز شد
سوى ارباب، بال را بگشاده و راهى شديد
بين بحر بيكران عشق، چون ماهى شديد
گويى بين جاده، نهر طلا بگذشته است
آرى، راه قدس هم از كربلا بگذشته است
جاى خالى رقيه تا كنون حس ميشود
روزى جاده پر ز عطر و بوى نرگس ميشود
اربعين، رسوايى تيره دلان را ديده ايم
ارتش ميليونى صاحب زمان را ديده ايم
آه مهدى جان كجايى ارتشت آماده است
در ركاب تو، سپاهت جان به كف بنهاده است
حماسی و زیباست
یا حسین(ع)
اجرتان با بی بی دوعالم