از حسرت و خشم و خطا، از کینه و درد و عزا ، از پوچی و مرگ و جزا بگذر بگذار بگذرد.
از بُخل و افسوس و سراب ، از غصه های بی حساب ، از آرزوهای برآب بگذر بگذار بگذرد .
از رنج و جنگِ در سکوت ، از عجز و زاری در قنوت ، از کنج وهمِ کور و سوت بگذر بگذار بگذرد.
از نفرت و فخر و حسد ، از مانع و دیوار و سد ، از داوری ها و رسد بگذر بگذار بگذرد.
از حرص و از خودکامگی ، از شرم و از دیوانگی ، از فتنه و آوارگی بگذر بگذار بگذرد.
از دوری و بی همدمی ، از جورِ قهر و دشمنی ، از هر ستم بر آدمی بگذر بگذار بگذرد.
از ماتم و سرخوردگی ، از شرم و از دلمردگی ، از سوزشِ افسردگی بگذر بگذار بگذرد.
از آز و رشک و تیرگی ، از گورِ عجز و بردگی ، از پوچی و از خیرگی بگذر بگذار بگذرد.
از ناامیدی ، کاهلی ، از قیل و قال غافلی ، از کُندی و از جاهلی ، بگذر بگذار بگذرد.
از خود ستایی در فروغ ، از خود فریبی در نبوغ ، از دل سپردن بر دروغ بگذر بگذار بگذرد.
از شک و تردید و خطا ، از انتقام و از ریا ، از تهمت و از ناسزا بگذر بگذار بگذرد.
از شهوت و واماندگی ، از نکبت و درماندگی ، از بندِ ننگِ بندگی بگذر بگذار بگذرد.
از " من " برای سروری ، از " او " برای داوری ، با خویشِ تن بی یاوری بگذر بگذار بگذرد.
از ناشکیبایی ، از آه ، از ناسپاسی در نگاه ، از تنبلی ، ماندن ز راه بگذر بگذار بگذرد.
از ذلت و از سرکشی ، در پیش ظالم خاموشی ، بر ناتوان گردنکشی بگذر بگذار بگذرد.
از بی خدایی از غرور ، از رنجش و آزار و زور ، از دام ابلیس شرور بگذر بگذار بگذرد.
موثر و زیباست