جمعه ۲۵ آبان
|
دفاتر شعر حسن مصطفایی دهنوی
آخرین اشعار ناب حسن مصطفایی دهنوی
|
« زنجير ستم »
پنجه ي خونخور اين دهر، زِ خون سير نشد
رفع خون خوردن اين دهر، به تدبير نشد
گردن جمله بشـر ، بسته به زنجير ستم
يك بشر نيست ،كه آن بسته به زنجير نشد
ناله ي نيمه شبم ، ريشه ي هر ظلم بسوخت
رفع اين ظلم از اين ، ناله ي شب گير نشد
مدعي هر كه به من تاخت ، زِ شمشير زدم
مدعي دهر شد و طعمه ي شمشير نشد
خون هر پير و جوان خورد و بازم بخورد
با چه عمراست وچه رمزي است كه اين پيرنشد
ما به تقصير چه بر دست وي آزرده شديم
آنكه خود تقصير كند ، قائل2 تقصير نشد
صحبت معنوي ام ، در همه تأثير كند
اين چه ديو است ،كه اين قانع تأثير نشد
شير غُرنده هراسان كند از ديو و ددان
اين چه ديو است،هراسان زِ دوصد شير نشد
هر دليري و شجاعي ، هدف تيـر بلاست
اين بلا چيست ، كه اصلاً هدف تير نشد
شير غُرنده بلرزد و همه ديو و ددان3
اين چه ديو است كه لرزان زِ يكي شير نشد
هر چه دشمن به سرم بود، به شمشير زدم
دشمنم دهر دني ، طعمه ي شمشير نشد
دفع هـر مدعي از ، دانش و تدبير بـشد
رفع اين مدعي ام ، از ره تدبير نشد
داد و فرياد زِ خون خوردن ، اين دهر عجول4
پنجه ي خونخور اين دهر ، مايل تغيير نشد
حسن اين فال و تفؤل5، به چه تعبير كني
راه تدبيـر بجـو ، اين ره تدبيـر نشد
٭٭٭
1- تفكر و انديشه 2- معتقد بر چيزي 3- عفريت و حيوان وحشي 4- شتابنده 5- فال نيك زدن
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.