دوشنبه ۳ دی
گل سرخ شعری از بردیا امین افشار
از دفتر گل سنگ نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۶ ۱۹:۴۸ شماره ثبت ۵۹۷۶۰
بازدید : ۴۱۸ | نظرات : ۱۵
|
دفاتر شعر بردیا امین افشار
آخرین اشعار ناب بردیا امین افشار
|
گل سرخ یخ میزد
اگر در دست او جای نداشت
زمستان رفتنی نبود
اگر بهار نقشی نمی نگاشت
در جنگل برف و سرما
کودکی نالان می فروخت گُل
گامهایش ردی میساخت
تا به آرزوهایش زند پل
دنیای او در کجا بود
در دست خریدار مردی
یا در نصیان یک تبعیض
که می افروخت در دلش دردی
در دل کوچک او نبود
خبر از شادی های کودکی
باد بر او نمی وزید
تا بخنداندش با بادبادکی
در او اندوخته میشد
صدای پچ پچ تیشه ها
می آموخت عُصیان را
تا زند روزی بر ریشه ها
خدا آفرید او را
تا آواره اش کند در میدان
بسوزاند و درسی سازد
از زخم هایش بر دیگران
زندگی جاریست
در اشک ، از چشم او
روزگار عاصیست
از فردا ، از خشم او
اینجا بزرگی نیست
کودکان را نمیبینند
پاک کن چشم ها را
مردها نمی گریند
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.