حکمت خدا

درود جناب هنری

آوای دلتان شاد

درود گرامی
متفاوت و زیباست

درود بر شما زیبا بود

درود بر جناب داودیان بزرگوار
دنیا مثل نوار قلبیست که در نوسان اوج ها و سقوط هاست
زیبا بود
سپاس

سلام جناب هنری
آهنگ شعرتان زیبا بود با احترام به عقاید شاعر عزیز
هنری گفتی حکایت
تو از خدا کرامت
اگرنبود فقر ونکبت
مفهوم نبود ناز و نعمت
عذر خواهی می کنم ازکلمه تودر شعر استفاده کردم

استاد ارزو نامداری بانو، ممنون حضورتان، تجزیه تحلیل جالبی در غالب بداهه ای زیبا. خیلی شادم که از طرف شما تو خطاب شدم باعث افتخاره، اما منظورتان را بخوبی متوجه نشدم، منظورتان اینه که ملیون ها نفر در فقر، گرسنگی، نکبت زندگی میکنند تا من و شما مفهوم ناز و نعمت را بدانیم، من فکر نمیکنم شما چنین انسانی باشین مطمئنا\" اشتباهی در نگارش بوده است. مساله دیگر اینکه این ای شعر بیشتر در مورد عقاید بشر در مورد خدا بود، اگر خواستین بیشتر توضیح خواهم داد.موفق باشین

گفتنی ها را گفته ام
آمدم که عرض ادبی کرده باشم

ابوالفضل عزیز خواندم، حظ کردم جوابی بلند بالا دارم ولی دیر وقته و خسته ام. حتما"

جناب هنری گرامی
ازادبیات محترمانه شما بسیار سپاسگزارم
اصلام منظور من این نبود که عده ای در فقر و بدبختی بسر ببرند تا عده ای مفهوم ناز و نعمت را بدانند صرفا خواستم بگم این واژه کامل کننده یکدیگرند تا یکی نباشد آن دیگر ی معنایی نخواهد داشت من سواد عالمانه ای ندارم که بخواهم در مورد عدالت خداوند بحث کنم اما چیزی که می دانم این است که نظام خلقت براساس تفاوتها بنا شده است نه تبعیضها .
یک معلم عادل کسی نیست که به همه شاگردان نمره خوب بدهد باید تفاوتی بین آنها قائل شود .
در ضمن علت اینکه عده ای در فقر و نکبت هستند به خاطر وجود ظالمانی است که ظلمهای زیادی کردند و خود به ناز و نعمت رسیدند و عده ای به اجبار در فقر و نکبت زندگی می کنند .
بله شاعر همیشه از زبان دیگران حرف می زند
استاد نویسا باشید و سلامت

موفق و موید باشی

سلام و درود فراوان خدمت استاد متفاوت سرا و ژرف اندیش جناب داودیان بزرگوار
فلسفه آفرینش چون آیینه ایست که از آسمان به زمین افتاد و شکست و به ناچار نیز هرکسی تکه ای از آن رابرای خود اندوخت و از این روست که هرکسی را باید به دست ذهنیاتش سپرد چرا که به نظر حقیر،ماهیت ذات بینهایت تفکرمان ، سرانجام مارا به بینهایت خواهد رساند... بابت تیرگی جهان نیزحق با شماست چراکه در پس این یگانه داراییمان (هستی)، قرار بر این نبوده که اینگونه(پر از رنگ و نژاد و کینه) باشیم...
لحظه هایتان چون همیشه ژرف

سلام استاد عزیزم شعرتان مورد احترام واقع است هر انسانی آزاد است نسبت و خدا و مخلوقات تفکر و تمرکزی داشته باشد ابیاتتان مورد تحسین هستند ولیکن دیدگاهتان دریچه فکر و عدل دلتان میباشد ....در میان ابیاتت جوابشان یک جمله میباشد ....ذره ایی صبر و چشیدن حکمت ...‌پایدار باشید استاد عزیز ...

فریدون مشیری گفت
از همون روزی که دست حضرت قابیل
گشت آلوده به خون حضرت هابیل..............آدمیت مرده بود، گر چه آدم زنده بود.....

چه بسیار آدمها دیدم که بیکباره از فرش به عرش رسیدند و بالعکس...
شعری زیبا و متفاوت، از شما خواندم....احسنت