جمعه ۷ دی
|
آخرین اشعار ناب صابرخوشبین صفت
|
امشب هم گذشت و نیامدی. پنجره را باز کردم و نیامدنت را تماشا کردم. مثل دیوانه ها به خودم پیچیدم و در اتاق قدم زدم. خسته که شدم ، نشستم و به اتاق و پنجره و دور و بر خیره شدم. انگار چند سالی پیرتر شده بودم و دستها و پاهایم به سختی حرکت می کردند. فکرم ، خرابتر شده بود و چیزهای زیادی را از یاد برده بودم. برخواستم ،صندلی را کنار زدم و بار دیگر به کنار پنجره آمدم. به کوچه و خیابان خیره شدم و بار دیگر ، به تماشای نیامدنت ، ایستادم. اهواز: 18مهر1394 "صابر خوشبین صفت"
|
|
نقدها و نظرات
|
سلام درودها بر شما جناب اقبالی عزیز | |
|
سلام و درودها جناب وطن دوست عزیز ممنون از حضورتان تولدتان را تبریک می گویم . همیشه بهار باشید . | |
|
سلام و درودها بر شما جناب ابوالفتحی عزیز سپاس از لطف و نگاه سبزتان | |
|
سلام و درود فراوان به استاد پارکی عزیز در پناه حق ..... سبز و سرزنده باشید . | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
به تماشای نیامدنت ، ایستادم
سلام برادرخوبم
دلنوشته ی بسیارزیبایی بود