سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 2 دی 1403
    22 جمادى الثانية 1446
      Sunday 22 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۲ دی

        آن روز را یادم است..

        شعری از

        احمدرضا محمدی

        از دفتر دیوان عشق نوع شعر مثنوی

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۲ اسفند ۱۳۹۵ ۰۶:۲۰ شماره ثبت ۵۴۳۶۶
          بازدید : ۹۳۹   |    نظرات : ۴۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر احمدرضا محمدی

        لطفا تا اخر این شعر را بخوانبد
        آن روز را یادم است
        در گوشه ی خیابان
        نشسته بود مردی
        با پوشش گدایان
        دستان پینه بسته
        با یک دل شکسته
        می داد ساز یاری
        با یک زبان خسته
        کاسه بدست می گفت:
        مردم کمک بخواهم
        من خانه ای ندارم
        شب را در آن بخوابم
        می گفت حاجی آقا
        پول و کسی ندارم
        بخشش بکن زمالت
        نان شبی ندارم
        می گفت اهل ایمان
        طفلم مریض و بیمار
        در زاغه ام به بستر
        خوابیده اوزآزار
        آزار مردم پست
        با خنده بر ضغیفان
        در اوج و صدر و قدرت
        طعنه زن فقیران؟؟!!!
        می کرد او نگاهی
        برمردمان این شهر
        آهی به خود کشیدش
        پس من چرا روم قعر؟؟
        پس او رود به بالا
        من هم روم به پایین
        اوهم شود که خوشحال
        من هم شوم که غمگین؟؟!!
        پولی زجان ندارم
        در جیب خالی خود
        خندم سپس به رویم
        شلوار من کجا بود؟؟؟
        در قصر او نشیند
        در زاغه ای نشینم
        رویا به خواب بیند
        کابوس مرگ بینم؟؟؟
        این است رسم دنیا
        تنها شوم که تنها
        تن ها رسند به آنها
        امید من به فردا؟؟؟!!
        امید پوچ وخالی
        فردای خوب و عالی
        با عقده های مالی؟؟؟
        با سفره ای خیالی؟؟؟
        با حفره های مادی ؟
        در نقطه های تاریک
        با زندگی ویران؟
        در کوچه های باریک
        امید من بماند؟
        در این جهان نامرد؟
        فردای من بماند؟
        در این زمانه ی سرد؟
        در این زمانه ای که
        کس عرض و طول دارد
        در جامعه عزیز است
        چون ارز و پول دارد
        در این زمانه ای که
        مجنون کار ندارد
        عشقی به جا نماند
        لیلا که یار نخواهد
        در این زمانه ای که
        تبعیض اقتصادی
        مارا بَرد به سوی
        این وضع افتضاحی
        پس ای خدا چه گویم؟
        از درد خود چه جویم؟
        من در دعا چه گویم؟
        تا آیدش به سویم؟
        دیدم که در خیابان
        کودک به خنده برما
        دستش به دست مامان
        خیره به چشم بابا
        می گفت ای پدر جان
        ای آستان خوبی
        خواهی خری برایم
        یک پاسبان چوبی
        بابا که ناز میکرد
         فرزند را به کثرت
        می گفت ای عزیزم
        من می خرم برایت
        با یک لباس تازه
        با حلق  و خوی زیبا
        با کفش سازه خارج
        در پشت بنز بابا
        اما در آن طرف ها
        دیدم کسی به چشمان
        می برد بار بسیار
        با غیرت فراوان
        باررخت کهنه پاره
        با صورت پر از زخم
        با کفش پینه دوخته
        با آن کمان در اخم
        غیرت به خود بدارد
        پولی به جیب خواهد
        در کار و بار باشد
        از درد و دل بخواند
        از قلب خود بگویم
        فریاد پر هیاهو
        در این زمان سختی
        خون را مکید زالو
        چشمش به اسمان دوخت
        می گفت ای خدایم
        از تو کمک بخواهم
        در این جهان بی رحم
        با غم کنم مدارا
        با فقر هم مدارا
        با زجر هم مدارا
        با قعر هم مدارا
        پس تو خدابرس تا
        دردم رسد به پایان
        تا زندگی  من هم
        روزی شود که داستان...
         
         
        محمد حسین  اسحقی
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۵ ۰۳:۳۴
        سلام
        زیبا وتاثیرگذاربود
        افرین خندانک خندانک خندانک
        اما گذشته ازاینها ایراداتی هم داشت که بااجازه تون برای همفکری بیشتر یاد اوری می کنم
        خوب شروع کرده بودید وانسجام هم داشت ارتباط افقی عمئدی ابیات عالیه وهدف داربود وخوب هم به پایان بردید اما دربعضی جاها ضعف تالیف داره
        مثلن اونجایی که گفتین پولی زجان ندارد
        خوب پولی زجان ندارد معنایی دراصل نداره وضعف تالیف داره
        ویا غیرت زخود بدارد هم همچنین ضعف تالیف دارد
        وازهمه مهم تر که قوافی اش بسیاراشکال داره وتقریبن دربیشترابیات قافیه ها درست نیستن
        مثلن خیابان باگدایان دراصل هم قافیه نمیشه مگه اینکه یه باربیشتر علامت جمع استفاده نشده باشه
        خیابان بابیابان یا آبان هم قافیه است
        درواقع قافیه کلماتی هستند که درچند حرف باهم مشترکند وهم اوایند
        درست بریک وزن واهنگند اما درست نیست قافیه اش
        ویا اقتصادی با افتضاحی
        خلاصه درتمام ابیات این ضعف وجود داره وقافیه ها مشکل داره
        که باید درست شه بایه ویرایش کوچولو درست میشه
        بازم ببخشید جسارتمو من خود مم هنوز شاگردم وهمه ازاین سری مشکلات داریم وداشته ایم کتاب قافیه عروض سیروس شمیسا
        برای یاد گیری وزن وقافیه عالیه ویا ارایه ها وقافیه عروض سوم انسانی
        موفق باشید خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        لیلا باباخانی (سما الغزل )
        لیلا باباخانی (سما الغزل )
        دوشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۵ ۰۸:۰۰
        🌹🌹🌹🌹
        🌹🌹🌹
        🌹🌹
        🌹
        ارسال پاسخ
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        دوشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۵ ۱۳:۴۰
        سلام و عرض ادب جمیله بانو خندانک


        بانو .....مثلا ً لطفاً اتفاقاً اصلاً و ..... الی آخر

        باور فرمایید بکارگیری کلمات عربی تنویندار به شکلی که شما مینویسید نه تنها کمکی بر زبان فارسی نیست بلکه لطمه و آسیب اساسی به دستورزبان فارسی میزند .


        و اما این شِکواییه که شاعر ارجمند نوشتند درمورد ساختارش:

        شاعر درنوشتن به بحرطویل سراییِ روایی توجه داشته است نه سبکِ عروضی و چیدن قافیه .

        درمورد محتوایش باید بگم که مقایسه و قیاس و استدلال بر حکمت حق یا جزیی تر از ان کارکردهای بشر راه به جایی نمیبرد و اینگونه سرودن ها نمک بر زخم پاشیدنهاست و روح نویسنده و خواننده هر دورا مرور بر سیاهی ها ست و بس و بیان موضوعات هرروزی و تکرار مکررات بی ارایه ی راه حل هرگز کارساز نیست و علی رغم انچه که عام میگویند شاعر و هنرمند فقط وظیفه ی ایینگی در رساندن پیام را دارد این اندیشه را رد میکنم بلکه شاعر و هنرمند از هر نوع وظیفه ی ارایه ی راه حل و به چالش کشاندن سطح تفکرات جامعه درجهت ارتقای مثبت و پویا را دارد .

        درپناه حق
        ارسال پاسخ
        احمدرضا محمدی
        احمدرضا محمدی
        دوشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۵ ۱۸:۰۷
        بسیار از زاهنمایی شما تشکر می کنم
        ممنون خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        احمدرضا محمدی
        احمدرضا محمدی
        دوشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۵ ۱۸:۰۸
        خیلی ممنون از بانو حسین زاده
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۵ ۱۸:۱۳
        سلام بانو
        ممنونم ازراهنماییتون گرچه که سهون میشه گاهی واتفاقا درخیلی جاهاهم همین گونه ازاین کلمات استفاده میشه که منم استفاده کردم ....
        ودرمورداینکه گفتین که گفتین بحرطویله
        قالب رامثنوی زده اند واگر مثنویه باید قانون قافیه رعایت شه
        بازم ممنون ازتوجه شما خندانک خندانک خندانک
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        دوشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۵ ۱۸:۴۳
        سلام مجدد

        جمیله بانو؟؟ !! (سهواً) درست است نه (سهوَن)
        خیلی ها اگر به قولتان استفاده می کنند خب گفتم‌که اینگونه بیان اشتباه است مانباید استفاده کنیم حتی اگر شمارِ این خیلی ها که فرمودید به عرش برسد ............... در علم خیلی و کم نداریم که استفاده ی درست شرط است و مِلاک.

        تنوین از پسوندهای عربی ست و برای کلمات عربی درست است اما به هیچ وجه در دستورزبان فارسی پسوند( َ ن برگردانِ تنوین عربی ) نداریم وجداناً نداریم .

        و برعکس در مورد کلمات فارسی هم مثلِ (خواهش و گاه ) هم بکار بردنشان با تنوین عربی به صورت (خواهشاً گاهاً / خواهشن گاهَن ) هردو صورت غلط اندر غلط است و نباید به کار برد .



        یاعلی ع

        ارسال پاسخ
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        دوشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۵ ۱۹:۲۵
        🌷🌷🌷🌷🌷
        🌷🌷🌷🌷
        🌷🌷🌷
        🌷
        🌷
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۵ ۲۲:۰۵
        درود بانو بازم ممنونم ازراهنماییتون
        ولی گفتم که شاید عادت شده وغرضی نیست
        می بینین که خودتون هم الان نوشتین وجدانا این سهوی بود یا عادت ؟!
        هرچی بود الان شما استفاده کردین ومی بینین که میشه گاهی
        وفک نمی کنم این دردادبیات ماباشه ......
        بازم ممنونم ازتوجه ونکته سنجی شما خندانک خندانک
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        دوشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۵ ۲۲:۴۷
        سلام از من بانوی گرامی


        عجب .... !!

        بله عمداً نوشتم واژه ی ( وجداناً) را و ننوشتم (وجدانَن ) که .....
        چرا درد نیست اتفاقاً یکی از بزرگترین دردهای ادبیات و دستور زبان فارسی ماست .

        انقدر ممنون گفتن نمیخواست اصلاً بانو .... فقط ای کاش دست کم روحیه ی پذیرش کلام حق را داشتیم.

        خدانگهدارتان
        🌷


        ارسال پاسخ
        احمدرضا محمدی
        احمدرضا محمدی
        سه شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۵ ۰۷:۳۰
        سلامی دوباره
        من نه استادم و نه در خد شاگردی ولی من با مطالعاتی که داشتم این گونه قافیه ها درست اس مثلا توجه بفرمایید:
        مولوی
        گفت هیچ از نحو خواندی ؟ گفت لا
        گفت نصف عمر تو شد بر فنا
        اگر راهنمایی دیکر دارید لطف کنین انرا بگوییید ممنون می شوم
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۵ ۱۱:۲۰
        درودی دوباره بربانو حسین زاده ی عزیز خندانک خندانک خندانک خندانک
        بانو دیشب خیلی خسته بودم وتمرکز کافی هم نداشتم که بحث راادامه بدم درمورد عرایضی که داشتید اما از آنجایی که سرصحبت بازشد برای روشن شدن بعضی چیزها برای مخاطبان نو اموز که دچاراشتباه نشن ازبحثهای ناتمام ما بدندیدم نکاتی رادرجواب عرایض شما عرض کنم ....
        درمورد انتقادی که عنوان کردید درنقدمن برشعر جناب اسحاقی ........
        شما اشاره داشتیدکه شعربحر طویل است وقافیه هامشکلی ندارند !!
        اولا که بحر طویل از تکرار متوالی یک رکن عروضی سالم به وجود میاید. آیا در این سروده تکرار رکن عروضی سالمی را میبینید؟ثانیا در بحر طویل مصرع و بیت نداریم، در عوض بند وجود دارد که سراینده به دلخواهش میتواند بند را کوتاهتر یا بلندتر از سایر بندها بیاورد. در این سروده با بند سروکار نداریم، بلکه با مصرع و بیت روبرو هستیم. پس کلا فرض بحر طویل بودن این سروده منتفی است!
        در باب محتوا و وظیفه‌ی شاعرکه مواردی راعرض کردید هم کاملن مخالفم ....
        اگر بنا بر اینست که شاعر راهکار ارائه دهد، پس مقامات کشوری هم با شعر بسرایند!این دیدگاهی که راجع به هنر و شعر دارید، دیدگاهی کاملا چپ‌گرا و مارکسیستی است! همانطور که بلشویک‌های روس همین فتوا را دادند یا در دوران مشروطه، ادبای ما سرمشقشان این بود...از طرفی دیگر، این که شاعری صرفا آنچه که دیده یا حس کرده را بیان کند، نه تنها سیاه‌نمایی نیست بلکه انباشت درد است و نطفه‌ی تغییر!ما که باشیم که درباره‌ی آزادی بیان و تفکر ادیبی فتوا صادر کنیم؟ که این قبیل محدودیت‌ها جز بر اساس ایدئولوژی سیاسی هیچوقت و هیچوقت در طول تاریخ اعمال نشده! نگاهی به تاریخ ادبیات بیاندازید...
        در باب کلمات تنوین‌دار هم بایدعرض کنم زبان یک پدیده‌ی کاملا پویاست و همواره به تبع تغییر شرایط اجتماعی دچار کسر یا رشد میشود.نمونه‌ی واضح این تغییرات در زبان را با مقایسه‌ی اشعار سبک خراسانی با شعر معاصر خواهید دید.از طرفی فرهنگ ایرانی به سبب موقعیت جغرافیای خاص خود که سه قاره‌ی اروپا، آفریقا و آسیا را به هم پیوند میزند، همیشه پذیرا بوده و جذب کرده و از آن خود کرده...
        هزاران نمونه لغات بیگانه هست که وارد زبانمان شده و ایرانیزه‌اش کرده‌ایم. من جمله همین کلمات عربی تنوین دار که اینجا مورد مناقشه است.تا قبل از حکومت شبکه‌های مجازی رسم‌الخط زبان فارسی جور دیگری بود اما الان به فراخور قابلیت‌ها و کسورات شبکه‌های مجازی، رسم‌الخط زبان فارسی در اینترنت تغییر کرده: عاقا، مثلن و صدها نمونه‌ی دیگر که کاملا زاییده‌ی استفاده از کی‌برد موبایل به جای قلم است.
        حالا سوال اینجاست: از کسی که در شبکات مجازی مینویسد "مثلن" باید ایراد گرفت؟ یا صرفا او را هم از پیروان بقیه دانست؟ الان هر چه بگوییم، فرضیات محض است، باید منتظر گذر زمان و قضاوت تاریخ نشست...!
        خندانک خندانک خندانک


        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۵ ۰۷:۲۱
        درودی دوباره بربانو حسین زاده ی عزیز خندانک خندانک خندانک خندانک
        بانو دیشب خیلی خسته بودم وتمرکز کافی هم نداشتم که بحث راادامه بدم درمورد عرایضی که داشتید اما از آنجایی که سرصحبت بازشد برای روشن شدن بعضی چیزها برای مخاطبان نو اموز که دچاراشتباه نشن ازبحثهای ناتمام ما بدندیدم نکاتی رادرجواب عرایض شما عرض کنم ....
        درمورد انتقادی که عنوان کردید درنقدمن برشعر جناب اسحاقی ........
        شما اشاره داشتیدکه شعربحر طویل است وقافیه هامشکلی ندارند !!
        اولا که بحر طویل از تکرار متوالی یک رکن عروضی سالم به وجود میاید. آیا در این سروده تکرار رکن عروضی سالمی را میبینید؟ثانیا در بحر طویل مصرع و بیت نداریم، در عوض بند وجود دارد که سراینده به دلخواهش میتواند بند را کوتاهتر یا بلندتر از سایر بندها بیاورد. در این سروده با بند سروکار نداریم، بلکه با مصرع و بیت روبرو هستیم. پس کلا فرض بحر طویل بودن این سروده منتفی است!
        در باب محتوا و وظیفه‌ی شاعرکه مواردی راعرض کردید هم کاملن مخالفم ....
        اگر بنا بر اینست که شاعر راهکار ارائه دهد، پس مقامات کشوری هم با شعر بسرایند!این دیدگاهی که راجع به هنر و شعر دارید، دیدگاهی کاملا چپ‌گرا و مارکسیستی است! همانطور که بلشویک‌های روس همین فتوا را دادند یا در دوران مشروطه، ادبای ما سرمشقشان این بود...از طرفی دیگر، این که شاعری صرفا آنچه که دیده یا حس کرده را بیان کند، نه تنها سیاه‌نمایی نیست بلکه انباشت درد است و نطفه‌ی تغییر!ما که باشیم که درباره‌ی آزادی بیان و تفکر ادیبی فتوا صادر کنیم؟ که این قبیل محدودیت‌ها جز بر اساس ایدئولوژی سیاسی هیچوقت و هیچوقت در طول تاریخ اعمال نشده! نگاهی به تاریخ ادبیات بیاندازید...
        در باب کلمات تنوین‌دار هم بایدعرض کنم زبان یک پدیده‌ی کاملا پویاست و همواره به تبع تغییر شرایط اجتماعی دچار کسر یا رشد میشود.نمونه‌ی واضح این تغییرات در زبان را با مقایسه‌ی اشعار سبک خراسانی با شعر معاصر خواهید دید.از طرفی فرهنگ ایرانی به سبب موقعیت جغرافیای خاص خود که سه قاره‌ی اروپا، آفریقا و آسیا را به هم پیوند میزند، همیشه پذیرا بوده و جذب کرده و از آن خود کرده...
        هزاران نمونه لغات بیگانه هست که وارد زبانمان شده و ایرانیزه‌اش کرده‌ایم. من جمله همین کلمات عربی تنوین دار که اینجا مورد مناقشه است.تا قبل از حکومت شبکه‌های مجازی رسم‌الخط زبان فارسی جور دیگری بود اما الان به فراخور قابلیت‌ها ی شبکه‌های مجازی، رسم‌الخط زبان فارسی در اینترنت تغییر کرده: عاقا، مثلن و صدها نمونه‌ی دیگر که کاملا زاییده‌ی استفاده از کی‌برد موبایل به جای قلم است.
        حالا سوال اینجاست: از کسی که در شبکه های مجازی مینویسد \\"مثلن\\" باید ایراد گرفت؟ یا صرفا او را هم از پیروان بقیه دانست؟ الان هر چه بگوییم، فرضیات محض است، باید منتظر گذر زمان و قضاوت تاریخ نشست...!
        خندانک خندانک خندانک خندانک


        احمدرضا محمدی
        احمدرضا محمدی
        سه شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۵ ۲۱:۳۱
        بانو ممنون از راهنمایی هاتون
        ولی این شعر به نطر خود شاید مشکل قوافی داشته باشه ولی مشکل وزنی نداره و از کلمات و جملات گنگ استفاده نکرده ام
        و از مشکل قالب هم بگویم که من این شعر را مثنوی نمی دانم
        چون هر بیت طولانی است و به همین علت من این گونه شعر را درج کردم
        و.
        باز هم مممنون که راهنمایی ام کردید همانطور که می دانید من هنوز نو پایم و در بسیاری از قواعد مشکل دارم اگر مرا کمک کنید به هیچ وجه ناراحت نمی شوم و بلکه خوشحال می شوم
        بسیار تشکر بانو ی عزیز شعر ناب
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۵ ۲۳:۲۶
        سلام
        خندانک خندانک خندانک
        شما ذهنت موسیقیاییه وتوان سرودن شعرکلاسیک راداری وباوجوداینکه اول راهی اما بدنیست اندیشه واحساست عالیه فقط باید قالبهای شعری رایاد بگیری وقافیه عروض رومطالعه کنی وزیاد مطالعه کنی وبخصوص شعرکلاسیک تاکم کم راه وچاه بیاد دستت وزن هم کم کم خودش درست میشه
        درضمن وقتی که اسم قالب رامثنوی زدی خب حق بده که اساتید گیربدن
        من دیدم زدی مثنوی خب گفتم به عنوان مثنوی مشکل داره
        واتفاقن گفتم که به عنوان یه شاعرجوان وتازه کار خیلی هم قلمت خوبه وان شاالله اگرتلاش کنی بهترم خواهی شد وآینده دار خواهی بود چون سنی نداری
        بازم ممنونم ازروحیه ی نقدپذیرت ومن هم فقط وفقط قصدم خیروآموزش بود چون می دونستم جنبه دارین ....
        وامیدوام که ببخشی اگه کمی جدی برخوردکردم
        موفق باشی شاعرفهیم وبااخلاق انجمن ناب خندانک خندانک خندانک خندانک

        وحید سلیمی بنی
        سه شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۵ ۱۰:۳۵
        بانو عجم عزیز
        هزاران درود و احسنت
        خیلی از مواقع دوستانی هستند که اصل قضیه را رها می کنند و به حاشیه می پردازند. واقعا ایرادهایی که مطرح نمودید این قدر بی ارزش است که همه را نادیده بگیریم و به مسئله ای بپردازیم که جزء اهداف این مورد نیست؟
        شاعر نوپایی شعری به اشتراک گذاشته البته توجه داشته باشید که این شاعر نوپا از پسر اول بنده یک سال بزرگتر است پس بنده اگر قصدی به راهنمایی این عزیز داشته باشم باید همانگونه که فرزند خودم را راهنمایی می کنم برای ایشان هم کم نگذارم.
        بانو عجم
        با توجه به قالب مورد استفاده شاعر جنابعالی تذکر دادید قوافی مورد استفاده در این شعر مشکل دارد، تعدادی از ابیات هم از لحاظ معنایی نارسا و گنگ بود زحمت کشیدید و توضیح دادید.
        اصلا قصد ندارم از رسم الخطی که به کار برده اید، دفاع کنم. خیر. آیا توضیحاتی که در موردبعضی از قوافی و نارسایی بعضی از ابیات اشاره کردید، ارزش بازبینی ندارد که زیر سایه حاشیه ای دیگر قرار گرفته؟
        رسم الخط کلمات دارای تنوین اینجا مورد بحث اصلی است؟ مسلما خیر.
        حالا یکی از دوستان وارد حاشیه می شود و مبنای بحث را می کشاند به ایراد نوشتن شما در کلمات تنوین دار. تا اینجا هم مشکلی نیست و ایراد وارد است. اما ناگهان به طرز زیرکانه ای در ادامه بحث در مورد قالب شعر و صحت قوافی گفتاری درج می شود که دیگر قابل تحمل نیست و از دایره ی علم و انصاف خارج است.
        هاتف عزیز
        سرکار خانم عجم به درستی به موارد ایراد بعضی از قافیه های شما اشاره کرده اند و به درستی بعضی از موارد نارسایی را در معانی شعر شما بازگو کرده اند.
        آن چه شما خوانده اید و به آن استناد کرده اید در مورد صحت قوافی به کار گرفته از سمت شما در این شعر هر چه بوده یا ربطی به ایراد قافیه هایتان ندارد همان طور که بیت مولانا را شاهد مثال آورده اید و یا شاید از منبع نادرستی بوده که نمی تواند صحت قوافی به کار گرفته در شعر شما را اثبات کند.
        این که شاعر نوپایی اینگونه می سراید قابل تمجید است ولی این که همین شاعر نوپا استدلالی بی ربط به موضوع می آورد نشان دهنده ی این است که پالس هایی از اطراف دریافت کرده که باعث گمراهی اش در این مطلب شده.
        قضاوت عادلانه، استدلال صحیح، روش مناسب آموزش و هزاران نکته ی دیگر را هر نقادی باید پیش چشم داشته باشد و الا از دایره انصاف خارج خواهد شد.
        عزت زیاد
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۵ ۱۶:۵۸
        این که شاعر نوپایی اینگونه می سراید قابل تمجید است ولی این که همین شاعر نوپا استدلالی بی ربط به موضوع می آورد نشان دهنده ی این است که پالس هایی از اطراف دریافت کرده که باعث گمراهی اش در این مطلب شده.
        قضاوت عادلانه، استدلال صحیح، روش مناسب آموزش و هزاران نکته ی دیگر را هر نقادی باید پیش چشم داشته باشد و الا از دایره انصاف خارج خواهد شد.
        خندانک خندانک خندانک
        سلام وسپاس ازتوجه شمااستاد بزرگوارم خندانک خندانک خندانک
        همیشه گفته ام نقاد نیستم وفقط تیک نقد راازجهت توجه بیشتر نو اموزان فعال می کنم وهیچ ادعایی درعروض وقافیه ندارم خودم هم شاگردی بیش نیستم اما اون چیزی راکه به نظرم اشتباه است رایاد آورمیشوم ......
        گرچه نقدهای بلندبالای گیج کننده رابرای شاعران اماتوراصلن پسندیده نمی دانم چون شاعری که هنوز درابتدای راهه وزن وقافیه راخوب نیاموخته نه تنهانیازی به این نقدها نداره بلکه گاهی باعث دلزدگی ووحشتشان هم میشه وهمون بهترکه ایراداتش رابازبانی ساده بیان کنند تابهترتفهیم شه...........
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        احمدرضا محمدی
        احمدرضا محمدی
        سه شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۵ ۲۱:۱۸
        بسیار تشکر
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مهدی صادقی مود
        سه شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۵ ۲۳:۲۱
        سلام
        جهت تشکر از سرکار خانم عجم عزیز و جناب سلیمی بنی عزیز وارد شدم. که واقعا زحمت می کشند بجا و درست و بی هیچ چشمداشتی وقت میگذارند و اطلاعات صحیح شان را در اختیار سایرین قرار می دهند. حتی بارها دیده ام که مخصوصا جناب سلیمی بنی حرف حق زده و توهین شنیده اند اما بازهم وجدان را زیر پا نگذاشته و حق را ناحق نکرده اند. احسنت و دستمریزاد به همت و شرف شما دو بزرگوار. سایر عزیزان هم اگر نمیتوانند آموزنده باشند لطفا آموزش مفید را به بیراهه نکشند و به همان گل فرستادن و زیبا بودها... اکتفا کنند. این شعر هم نه بحر طویل است و نه مثنوی. اگر درست نگاشته میشد میتوانست چهارپاره باشد ! ممنونم از توضیحات مفید خانم عجم و جناب سلیمی بنی
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        چهارشنبه ۲۵ اسفند ۱۳۹۵ ۰۶:۴۸
        سلام استاد بزرگوارم
        سپاسگزارم از نگاه روشن شما
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        آرمین اسدزاد (الف)
        دوشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۵ ۰۲:۴۷
        درودها خندانک
        از یکسری ایرادهای ساختاری که بگذریم
        مابقی حرف حساب بود و حق گفتید
        دستمریزاد و احسنت خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۵ ۰۷:۳۴
        خندانک
        ارسال پاسخ
        احمدرضا محمدی
        احمدرضا محمدی
        دوشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۵ ۱۸:۰۷
        بسیار ممنون خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        احمدرضا محمدی
        احمدرضا محمدی
        چهارشنبه ۲۵ اسفند ۱۳۹۵ ۱۲:۲۸
        این چه حرفی هست بانوی عزیز وقتی شما مرا راهنمایی می کنین از هزاران گل هایی که در نظرات می فرستند بهتر است
        با انتقادات شما من بسیار طبع شعری ام گشوده می شود و بازهم می خواهم به سرایم البته با قواعد خاص شعر گویی
        بازهم تشکر از شما بانوی گل شعر ناب
        خندانک خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        چهارشنبه ۲۵ اسفند ۱۳۹۵ ۱۸:۴۴
        ممنونم و آفرین بر روحیه ی بالای وانتقادپذیریت امیدوارم که موفق باشی خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        حمید رفیعی راد (کوروش)
        دوشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۵ ۰۳:۲۲
        درود جناب اسحقی
        کاش دو مصرع رو یکی میکردی، کوتاهتر میشد و در نگاه اول بیننده رو وحشتزده،از طولانی بودن، نمیکرد.قاعدتا هم باید این باشد

        دستمریزاد زیبا بود
        حرف جناب اسدزاد هم درست خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۵ ۰۷:۳۴
        خندانک
        ارسال پاسخ
        احمدرضا محمدی
        احمدرضا محمدی
        دوشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۵ ۱۸:۰۷
        خیلی تشکر از شما خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        احمدرضا محمدی
        احمدرضا محمدی
        سه شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۵ ۰۷:۲۵
        سلام بر شما بانوی مهربان
        این شعر را به علت طولانی بودن ، هر بیت را به چهار قسمت تبدیل کرده ام تا خواننده بتواند انرا راحت تر بخواند
        همانطور که توجه کنید قسمت دوم هر بیت با قسمت چهرم هم قافیه است
        واقعیت را بخواهید من این شعر را مثنوی نمیدانم وخودم دیدم که در این قالب شعری می توانم شعر بنویم و در ان نوشتم
        باز هم خیلی منمون از راهنمایی تون تشکر می کنم که محفل ما را گلباران کردید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        لیلا باباخانی (سما الغزل )
        دوشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۵ ۰۴:۰۰
        🌹🌹🌹🌹
        🌹🌹🌹
        🌹🌹
        🌹
        احمدرضا محمدی
        احمدرضا محمدی
        دوشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۵ ۱۸:۰۷
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۵ ۱۸:۱۵
        خندانک
        ارسال پاسخ
         صادقي(آپو)
        دوشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۵ ۱۲:۲۲
        درودها جناب هاتف خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        زيبا سروده ايد خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        دستمريزاد خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        احمدرضا محمدی
        احمدرضا محمدی
        دوشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۵ ۱۸:۰۷
        تشکر از شما خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۵ ۱۸:۱۵
        خندانک
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        دوشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۵ ۱۳:۱۳
        خندانک خندانک خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۵ ۱۸:۱۵
        خندانک
        ارسال پاسخ
        احمدرضا محمدی
        دوشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۵ ۱۴:۰۸
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۵ ۱۸:۱۵
        خندانک
        ارسال پاسخ
        جواد مهدی پور
        چهارشنبه ۲۵ اسفند ۱۳۹۵ ۰۵:۴۹
        درود بر شما جناب هاتف عزیز خندانک

        عالی و سوگمندانه سرودید

        بهره مند شدم

        زنده باشید
        خندانک
        احمدرضا محمدی
        چهارشنبه ۲۵ اسفند ۱۳۹۵ ۰۸:۳۰
        بسیار تشکر از شما
        صحبت  پارکی ( صُبی )
        چهارشنبه ۲۵ اسفند ۱۳۹۵ ۱۸:۰۶

        درود به شرف سرکار خانم عجم و جناب وحید سلیمی بنی و سلام به حضور شاعر عزیز و خانم حسین زاده.
        لازم است به عرضتان برسانم چگونه نوشتن شعر (از جهت محتوا) با شاعر است و نقد و برسی با مخاطب هر گز نباید به شاعر دیکته نمایم که چگونه بنویسد ...
        امید وارم که همه ی نظرات را از زاویه ی مثبت بدانیم برای ارتقا شعرو ادبیت و لا غیر....
        متشکرم
        با فروتنی ٬ ادب و احترام حضور همگان...
        سلام
        احمدرضا محمدی
        احمدرضا محمدی
        پنجشنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۵ ۱۰:۲۷
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        باقر رمزی ( باصر )
        چهارشنبه ۲۵ اسفند ۱۳۹۵ ۱۹:۱۷
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        قلم کردن انگشتان کار عرفان است
        و استفاده از خون به جای جوهر ، کار دل
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        درود بزرگوار فرهیخته
        احمدرضا محمدی
        احمدرضا محمدی
        پنجشنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۵ ۱۰:۲۷
        بسیار تشکر از شما
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        عباس پورعلمداری
        جمعه ۲۷ اسفند ۱۳۹۵ ۲۰:۵۴
        درود دوست من
        خواندنی و تاثیرگذار بود خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4