درودی دوباره بربانو حسین زاده ی عزیز
بانو دیشب خیلی خسته بودم وتمرکز کافی هم نداشتم که بحث راادامه بدم درمورد عرایضی که داشتید اما از آنجایی که سرصحبت بازشد برای روشن شدن بعضی چیزها برای مخاطبان نو اموز که دچاراشتباه نشن ازبحثهای ناتمام ما بدندیدم نکاتی رادرجواب عرایض شما عرض کنم ....
درمورد انتقادی که عنوان کردید درنقدمن برشعر جناب اسحاقی ........
شما اشاره داشتیدکه شعربحر طویل است وقافیه هامشکلی ندارند !!
اولا که بحر طویل از تکرار متوالی یک رکن عروضی سالم به وجود میاید. آیا در این سروده تکرار رکن عروضی سالمی را میبینید؟ثانیا در بحر طویل مصرع و بیت نداریم، در عوض بند وجود دارد که سراینده به دلخواهش میتواند بند را کوتاهتر یا بلندتر از سایر بندها بیاورد. در این سروده با بند سروکار نداریم، بلکه با مصرع و بیت روبرو هستیم. پس کلا فرض بحر طویل بودن این سروده منتفی است!
در باب محتوا و وظیفهی شاعرکه مواردی راعرض کردید هم کاملن مخالفم ....
اگر بنا بر اینست که شاعر راهکار ارائه دهد، پس مقامات کشوری هم با شعر بسرایند!این دیدگاهی که راجع به هنر و شعر دارید، دیدگاهی کاملا چپگرا و مارکسیستی است! همانطور که بلشویکهای روس همین فتوا را دادند یا در دوران مشروطه، ادبای ما سرمشقشان این بود...از طرفی دیگر، این که شاعری صرفا آنچه که دیده یا حس کرده را بیان کند، نه تنها سیاهنمایی نیست بلکه انباشت درد است و نطفهی تغییر!ما که باشیم که دربارهی آزادی بیان و تفکر ادیبی فتوا صادر کنیم؟ که این قبیل محدودیتها جز بر اساس ایدئولوژی سیاسی هیچوقت و هیچوقت در طول تاریخ اعمال نشده! نگاهی به تاریخ ادبیات بیاندازید...
در باب کلمات تنویندار هم بایدعرض کنم زبان یک پدیدهی کاملا پویاست و همواره به تبع تغییر شرایط اجتماعی دچار کسر یا رشد میشود.نمونهی واضح این تغییرات در زبان را با مقایسهی اشعار سبک خراسانی با شعر معاصر خواهید دید.از طرفی فرهنگ ایرانی به سبب موقعیت جغرافیای خاص خود که سه قارهی اروپا، آفریقا و آسیا را به هم پیوند میزند، همیشه پذیرا بوده و جذب کرده و از آن خود کرده...
هزاران نمونه لغات بیگانه هست که وارد زبانمان شده و ایرانیزهاش کردهایم. من جمله همین کلمات عربی تنوین دار که اینجا مورد مناقشه است.تا قبل از حکومت شبکههای مجازی رسمالخط زبان فارسی جور دیگری بود اما الان به فراخور قابلیتها و کسورات شبکههای مجازی، رسمالخط زبان فارسی در اینترنت تغییر کرده: عاقا، مثلن و صدها نمونهی دیگر که کاملا زاییدهی استفاده از کیبرد موبایل به جای قلم است.
حالا سوال اینجاست: از کسی که در شبکات مجازی مینویسد "مثلن" باید ایراد گرفت؟ یا صرفا او را هم از پیروان بقیه دانست؟ الان هر چه بگوییم، فرضیات محض است، باید منتظر گذر زمان و قضاوت تاریخ نشست...!
زیبا وتاثیرگذاربود
افرین
اما گذشته ازاینها ایراداتی هم داشت که بااجازه تون برای همفکری بیشتر یاد اوری می کنم
خوب شروع کرده بودید وانسجام هم داشت ارتباط افقی عمئدی ابیات عالیه وهدف داربود وخوب هم به پایان بردید اما دربعضی جاها ضعف تالیف داره
مثلن اونجایی که گفتین پولی زجان ندارد
خوب پولی زجان ندارد معنایی دراصل نداره وضعف تالیف داره
ویا غیرت زخود بدارد هم همچنین ضعف تالیف دارد
وازهمه مهم تر که قوافی اش بسیاراشکال داره وتقریبن دربیشترابیات قافیه ها درست نیستن
مثلن خیابان باگدایان دراصل هم قافیه نمیشه مگه اینکه یه باربیشتر علامت جمع استفاده نشده باشه
خیابان بابیابان یا آبان هم قافیه است
درواقع قافیه کلماتی هستند که درچند حرف باهم مشترکند وهم اوایند
درست بریک وزن واهنگند اما درست نیست قافیه اش
ویا اقتصادی با افتضاحی
خلاصه درتمام ابیات این ضعف وجود داره وقافیه ها مشکل داره
که باید درست شه بایه ویرایش کوچولو درست میشه
بازم ببخشید جسارتمو من خود مم هنوز شاگردم وهمه ازاین سری مشکلات داریم وداشته ایم کتاب قافیه عروض سیروس شمیسا
برای یاد گیری وزن وقافیه عالیه ویا ارایه ها وقافیه عروض سوم انسانی
موفق باشید