« به نام خدا »
به پشتوانهٔ عهدت زدم به آتش و آب ؛
تمامِ قول و قرارت چو باد بود و حباب
در آسمانِ دلم آمدی و رفتی زود ...
به سانِ پرتوِ نوری غریب، همچو شهاب
بر آتشِ تو نِشتن ز عجز، بی خردیست
که موجبِ طغیان است اشکِ گرمِ کباب ( ۱ )
مباش سرخوش از این؛ وعده هایِ بی بنیاد
که خُلفِ وعده کند با تو این جهانِ خراب
به پای عشقِ تو ماندن حماقتی محض است
شبیهِ مردِ عطشناک و حیله هایِ سراب
به روزگارِ جوانی مرا امیدی نیست
که پیرِ عشق ،شدم من در عنفوانِ شباب
چنان ز بُهتِ جفایش به خود فرو رفتم ؛
که چاره ام نکُند خمره هایِ پُر زِ شراب
اگر که حاصل عشقت؛ شکست و ناکامیست...
بدان که عاشقی یعنی؛ «فراق و رنج و عذاب»
ز صِدقِ دل، نه به امید وصل...عاشق باش؛
به نغمهٔ ؛ دف و چنگ و... سرودِ ؛ تار و رباب .
« مهران اسدپور »
( ۱ ) - بیت سوم از این غزل وام گرفته و برداشتی از شاه بیتِ حضرت صائب است که میفرماید ؛
اظهار عجز نزد ستم پیشه ابلهیست...
اشکِ کباب باعث طغیان آتش است .
زیبا بود و دلنشین
و اینکه در مورد بیت سوم توضیح داده اید و منبع را اعلام فرموده اید ارزش کارتان را صدچندان می کند
دست مریزاد به این امانتداری و اخلاق