سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 28 فروردين 1403
    8 شوال 1445
      Tuesday 16 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        سه شنبه ۲۸ فروردين

        باورش نکن

        شعری از

        لیلا باباخانی (سما الغزل )

        از دفتر غزل نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۲ آذر ۱۳۹۵ ۱۱:۰۶ شماره ثبت ۵۲۰۲۵
          بازدید : ۱۵۵۵   |    نظرات : ۱۱۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر لیلا باباخانی (سما الغزل )

        بشنو ولی بیا به یقین باورش نکن 
        حسی که با تو گشته عجین باورش نکن
        این شور عشق نیست که افتاده در دلت
        نسپار دل به آینه بین ،باورش نکن
        روزی هزار مرتبه با _دوست دارمت_
        سرها به باد رفته چنین باورش نکن
        بالای تپه بره ی زنگوله پا نرو 
        گرگی شبانه کرده کمین باورش نکن
        یک دشت گل به سمت تو وا می شود ولی 
        خار است پشت خار ، نچین !باورش نکن
        خیری ندیده ایم از این روزگار پست 
        هر بار هی دسیسه و کین ، باورش نکن
        در این هجوم شایعه از عشق دم زدند 
        چون رفتت آسمان به زمین باورش نکن
        در شهر باز شایعه شد حرف عاشقی
        مشتی گزاف بود ....همین ، باورش نکن
        لیلا باباخانی
         
        پ . ن 
        من شاعرم
        می توانم 
        با زبان تمام دلها حرف بزنم ...شعر ببافم....
        از زبان دل تو 
        که ایمان نداری به عشق ....اما من باورش دارم 
        مرا ببخش ....نشد که از زبان تو نسرایم .!!!!!
        ۲۸
        اشتراک گذاری این شعر
        ۶۸ شاعر این شعر را خوانده اند

        علی کشاورز ( فریاد )

        ،

        حسین احسانی فر(رهای لنگرودی)

        ،

        طاهره حسین زاده(کوهواره)

        ،

        حسین شفیعی بيدگلی

        ،

        لمیا سبتی پور

        ،

        علی صادقی

        ،

        محمد خسروی فرد

        ،

        لیلا باباخانی (سما الغزل )

        ،

        جمیله عجم(بانوی واژه ها)

        ،

        محمدعلی جعفریان(عاشق)

        ،

        محمدرضا بهرامی

        ،

        فاطمه باقری (سایه)

        ،

        عباس وطن دوست

        ،

        شهره کبودوندپور

        ،

        احسان صالحی ریحانی

        ،

        مجتبی شفیعی (شاهرخ)

        ،

        مهناز نصیرپور

        ،

        مرتضی اسفندیاری (سیاوش)

        ،

        بهارک

        ،

        حمیدرضا بزرگی (دریا )

        ،

        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)

        ،

        مهدي ازوج (هومن )

        ،

        رضااشرفی فشی

        ،

        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        ،

        ابومجتبی دامغانی

        ،

        مدیر ویراستاری

        ،

        مسعود چراغی

        ،

        جواد مهدی پور

        ،

        احسان کرباسی

        ،

        حسين زرتاب

        ،

        اسماعیل سعیدی منش

        ،

        حسن بذرگری(آیین نیشابوری)

        ،

        آنجل

        ،

        وحید سلیمی بنی

        ،

        سمیرا شریفی (آسمان)

        ،

        صحبت پارکی

        ،

        عليرضا حكيم

        ،

        حمید رفیعی راد (کوروش راد)

        ،

        مسعود غلامحسین زاده (نیکا)

        ،

        محمد علی نعمتی (حقیر)

        ،

        ميلاد درويشان (میلاد آرت)

        ،

        عباس پورعلمداری

        ،

        احمد رشیدی مقدم (گمنام)

        ،

        ژيلا شجاعي (يلدا)

        ،

        عظیمه ایرانپور

        ،

        محمد ساکی

        ،

        خه بات

        ،

        حسین زارع(مختار)

        ،

        باقر رمزی ( باصر )

        ،

        میمسین

        ،

        رسول چهارمحالی(ساقی)

        ،

        سید حاج فکری احمدی زاده(ملحق)

        ،

        عباسعلی استکی(چشمه)

        ،

        اصغر زند

        ،

        حبیب رضایی رازلیقی

        ،

        مجنون ملایری

        ،

        واو بافرانی

        ،

        مسعود احمدی

        ،

        جلال پورسلیمانی

        ،

        روح اله اصغرپور(راجی)

        ،

        محمد شیرین زاده(شاعر بارانی)

        ،

        علی اسماعیلی

        ،

        قسمت پور

        ،

        رعنا ترکمانیان افشار متخلص رها

        ،

        علیمحمد پناهی

        ،

        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)

        ،

        مهران اسدپور

        ،

        محمد حسین محمدی قیری

        نقدها و نظرات
        احمدی زاده(ملحق)
        پنجشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۵ ۲۳:۳۶
        از وقتی
        که شاعر شدم
        درد ـــ
        می نویسم!
        زیرکی شنید
        خندید
        قلم از دست ـم
        گرفت
        ترکه ای به دستم داد.
        نشست گوشه ای
        می نوشت و...
        دانه
        دانه
        حکم شلاقی ها را می خواند. بداهه

        درود بر بانو استاد سمالغزل گرامی سرکار خانم باباخانی عزیز برایتان بهترین هارا خواهانم از صفحه پر بار و بحث و نقد های صفحه شما گرانقدر و اساتید معزز لذت بردم خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        جمعه ۱۲ آذر ۱۳۹۵ ۱۲:۱۸
        سلام نازنین شاعر توانا عزیز خواهرم

        بسیار زیبابود از لحاظ ساختار اما محتوایی قابل تامل دارد

        بی باور عشق و هر آن زنده مانی ست نه زندگانی
        بی باور شور و غرور است نه حضور
        اجبار است و نفرت ..... روح را کشان به فترت

        گ_له ها را به گءلله های بادهای نورسفیر بسپار
        که شادی را شقایق به قلب_ بیابان آرد در اوج_ اقتدار

        وقتی خسته شدم به حد مرگ از نه تدبیری و عجزم ...... نور از ورای ایینه می تابد به تاریکی _ جانم که لاتقنطوا من رحمت الله ان شاء الله

        بداهه


        درپناه امن‌الله دلخندان لب اثر بمانید الهی آمین
        خندانک
        عليرضا حكيم
        دوشنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۵ ۰۹:۲۰
        درود بانو
        غزلی خوب خوندم
        زیباست خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        جمعه ۱۹ آذر ۱۳۹۵ ۰۹:۲۳
        درود استاد بانو
        بسیار زیبا و غمگین بود خندانک
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        دوشنبه ۶ دی ۱۳۹۵ ۰۴:۳۴
        دوست دارم اشعارتان را خندانک خندانک خندانک
        وحید سلیمی بنی
        دوشنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۵ ۰۵:۱۳
        درود بر سماء الغزل عزیز
        نمی دانم دوری از ستون نقد باعث شد ، اینجا در ضیافت شعر جنابعالی عقده گشایی و اظهار فضل کنم . یا شاید شما آنقدر با عطوفتید که این اجازه برای مخاطب شعرتان " خودم را می گویم " صادر می شود که دست به قلم ببرد البته قلم که نه کارد سلاخی .
        از طرفی می بینم آمدن به مهمانی شعرتان و سکوت کردن بی ادبی است به شمایی که همیشه بنده نوازید . بگذریم ...
        اگر اجازه بفرمایید کارد سلاخی را آماده می کنم .
        ****
        باورش نکن
        بشنو ولی بیا به یقین باورش نکن
        حسی که با تو گشته عجین باورش نکن
        این شور عشق نیست که افتاده در دلت
        نسپار دل به آینه بین ،باورش نکن
        تلقین نوایی که در دل به " اصطلاح عاشقی" طنین انداخته و البته ناگفته نماند این به اصطلاح عاشق ما حتما از خیل " جنس لطیف " است - به این سرعت نتیجه گیری را در ابیات بعد می توان به وضوح درک کرد- را بسیار زیبا و منطقی و روان به تصویر کشیده اید . " زنهار " کرده اید به اصطلاح عاشق را که مبادا این نوا را با عشق یکی بدانی و حتی اگر معرکه گیران در این بین قسم بخورند که این همان " عشقی " است که در افسانه ها از آن گفته اند .
        روزی هزار مرتبه با _دوست دارمت_
        سرها به باد رفته چنین باورش نکن
        " اصطلاحی " را در پایان مصرع سوم به کار گرفته اید که بابی است رایج برای اظهار تمایل و این باب رایج را دروازه ای تصویر کرده اید برای به باد دادن سر ، که تشبیهی است فوق العاده برای بیان منظورتان و باید احسنت گفت به شما .
        بالای تپه بره ی زنگوله پا نرو
        گرگی شبانه کرده کمین باورش نکن
        مطمئن هستم که این گرگ کمین کرده نه شبانه بلکه در روز هم اگر فرصتی پیدا کند ، می درد و ابایی نخواهد داشت . پس اگر مرقوم می فرمودید " گرگی همیشه ... " شاید گفتنی تر بود .
        یک دشت گل به سمت تو وا می شود ولی
        خار است پشت خار ، نچین !باورش نکن
        پیرو ارائه مطلالبی که تا به حال ایراد کرده اید ، این بیت نیز شاهکاری است مانند دیگر ابیات این غزل .
        خیری ندیده ایم از این روزگار پست
        هر بار هی دسیسه و کین ، باورش نکن
        مایه اصلی روزگار را در این بیت نقش کرده اید و البته به درستی . مخصوصا برای خیل " جنس لطیف " که همیشه پس از شکست از تصورات ذهنی شان – به اصطلاح شکست عشقی به زعم خودشان- ایراد و اشکالِ ناپختگی و خامی و در اصل ایراد اصلی عدم غلبه بر احساس را به گردن روزگار انداخته اند و شکوه دارند .
        در این هجوم شایعه از عشق دم زدند
        چون رفتت آسمان به زمین باورش نکن
        احسنت بر " هجوم شایعه " که بی تردید بهترین واژه برای گفتن " لبّ کلام " همین است و بس . وقتی بازار شایعه داغ شد مطمئنا تشخیص درست و نادرست هر مطلبی طبق احساسات و حتی دانسته های هر شخص بسیار مشکل است و شاید در مواردی هم غیر ممکن .
        اما در مصرع بعدی این بیت ، شنیده ایم " آسمان به زمین بیاید " ولی نشنیده بودم که آسمان به زمین برود که این نکته را از شما امروز شنیدم اما دلنشین نبود پس جسارتا دوباره پیشنهادی دارم " چون آمد آسمان ... "
        در شهر باز شایعه شد حرف عاشقی
        مشتی گزاف بود ....همین ، باورش نکن
        و اما بیت مقطع که سفره ی کار را به درستی جمع کرده و شاید برداشت بنده اینگونه است . خواه درست یا نادرست .
        البته که عشق هست و وجود دارد . چگونگی اش را می توانید در منظومه ی فرهاد و شیرین اثر پربها و بی مانندِ وحشی بافقی به نظم بنشینید . جایی که فرهاد و شیرین در کوه همدیگر را ملاقات می کنند و شبی را با هم می گذرانند بدون این که وصلی انجام شود . یعنی دقیقا نکته ای که می خواهم به آن برسم . " عشق " را با " وصل " چه کار ؟ که هر جا که " عشق " بود و " وصل " آمد عشق رفت و دیگر برخواهد گشت .
        آیا چنین نیست ؟
        عجب روده درازم و خبر نداشتم .
        زنده باشید بانو و عزت زیاد
        حسین احسانی فر(منتظر لنگرودی)
        جمعه ۱۲ آذر ۱۳۹۵ ۱۰:۴۳
        سلام و عرض ادب خواهرم
        غزلی بسیار زیباست و بر دل نشست.
        آفرین بر شما
        اگر فرصت شود باز خواهم گشت و عرائضی درباره این شعر تقدیم خواهم کرد. خندانک خندانک
        لمیا سبتی پور (صحرا)
        جمعه ۱۲ آذر ۱۳۹۵ ۱۲:۱۱
        سلام نازنین استاد
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        علی   صادقی
        جمعه ۱۲ آذر ۱۳۹۵ ۱۳:۰۰
        سلام و مرحبا ........
        بگذارید قبل از نظر دادن ........اصلن ...حسابی تشویقتان کنم که خیلی شعرتان زیبا ودلنشین بود
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک


        ((زبان شعر، مانند ساير ويژگي هاي شعر، حاصل دانش و زندگي و تجربه هاي شاعر است و نيز دغدغه او در برقراري ارتباط با طيف هاي گوناگون مخاطبان. بنابراين شاعر ناگزير نيست که زبان شعرش را با پسند منتقدان، ويراستاران يا داوران رقابت هاي ادبي منطبق کند.))

        به کار گیری کلماتی از قبیل
        گشته ..عجین......اینه بین....دسیسه وکین...شور عشق.......در این شعر این ادعا را ثابت میکند............


        ((گفت چاقو کشی این عیب بزرگ یاروست....))

        به نظر شما این مصراع زبانش به قول بعضیها به روز است ...یا همان کلاسیک کهن...

        بدون سرچ کردن حدس بزنید ....تا منظور بنده دستگیرتان شود
        *******************************************
        ((بي آن که بخواهيم در جدال هاي بي پايان بحث نظري وارد شويم، مي توانيم به سادگي اين اصل را يادآور شويم که بهترين معيار براي زبان شعر، شعرهاي خوب و اثر گذار است و بهترين منبع براي شناخت زبان شعر امروز، آثار شاعران برجسته اين دوران است.......))

        همواره در اوج./
        محمد خسروی فرد
        جمعه ۱۲ آذر ۱۳۹۵ ۱۳:۲۷
        درود بر شما
        خندانک خندانک
        بسیار زیبا و به قول معروف پخته
        و بیت آخر
        هنر شما را در گفتن شعر آشکار می کند.
        در شهر باز شایعه شد حرف عاشقی
        مشتی گزاف بود ....همین ، باورش نکن
        خندانک خندانک خندانک
        علی کشاورز ( فریاد )
        جمعه ۱۲ آذر ۱۳۹۵ ۲۰:۲۶
        سلام بانو خندانک خندانک خندانک
        لذت بردم آفرین خندانک خندانک خندانک
        بحث ها رو دوستان انجام دادن
        بند هم استفاده کردم!
        ایشالا همیشه تنتون سالم و قلمتون نویسا باشه
        در پناه خدای بزرگ...! خندانک خندانک خندانک
        محمدعلی جعفریان(عاشق)
        شنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۵ ۰۴:۵۱
        سلام



        شعر زیبایی است


        قوی شروع شده تا 4 بیت

        در بعضی از موارد قافیه فقط یدک کشیده می شود...


        باز عجله عجله

        به نظر بنده یکبار دیگر همین غزل را بسرایید هرچند خ سخت است
        به قول صائب:

        وادی پیموده را برگشت کردن مشگل است


        چون زلیخا عشق می ترسم جوان سازد مرا

        مصالح خ خوبی آماده کرده اید حیف است

        باز میگویم کار زیبا و پرمضمونست


        ولی شما!!! توانتان بیشتر است


        رها وآزاد بگویید ولی پس از سرایش چند بار بازنگری کنیدقویتر شود

        البته این به این معنی نیست که دچار وسواس شوید همینجورآزاد و رها بگویید... خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        محمدرضا بهرامی
        شنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۵ ۰۵:۳۰
        سلام و عرض ادب بانو
        به به
        واقعا لذت بردم
        درودها بر شما و آفرینها ...
        🌹👏🌹👏🌹👏🌹👏🌹👏
        عباس وطن دوست
        شنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۵ ۰۶:۲۹
        ....
        خندانک

        سلام و درود بانو باباخانی عزیز
        غزل بسیار زیبایی از دفترتان خواندم
        درود بر احساس زیبایتان
        خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        لیلا باباخانی (سما الغزل )
        شنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۵ ۰۶:۳۷
        سلام استاد وطن دوست گرامی
        به مهر خواندید
        سپاس از حضور پر مهرتان
        مرا شرمنده ی لطفتان کردید ممنون از همراهی صمیمانه ی تان
        زنده باشید به عشق خندانک خندانک
        خندانک
        خندانک
        خندانک
        شهره کبودوندپور
        شنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۵ ۰۸:۱۳
        در شهر باز شایعه شد حرف عاشقی
        مشتی گزاف بود ....همین ، باورش نکن خندانک

        درود ..درود و با زهم درود
        عالی بود بانو
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        احسان صالحی ریحانی
        شنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۵ ۰۹:۰۰
        خیلی عالی بود احسنت بر شما خندانک
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        شنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۵ ۱۰:۲۰
        در شهر باز شایعه شد حرف عاشقی
        مشتی گزاف بود ....همین ، باورش نکن
        ...............
        سلام
        همیشه خواننده اشعرتان هستم
        ولی این شعرتان کمی مستقیم نصیحت میکرد...و ....
        .
        زیبا مینویسید و ممنون از اینکه اجازه دادید بخوانم خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مهناز نصیرپور (بانوی فصلها)
        شنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۵ ۱۲:۱۴
        درود بر شما
        بسیار زیبا می نویسی بانوی آسمان غزل به دل نشست
        خندانک خندانک
        بالای تپه بره ی زنگوله پا نرو
        گرگی شبانه کرده کمین باورش نکن
        یک دشت گل به سمت تو وا می شود ولی
        خار است پشت خار ، نچین !باورش نکن خندانک خندانک خندانک خندانک
        بهارک (دختر پاییز)
        شنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۵ ۱۳:۳۳
        ..................... خندانک

        درودتان
        بانوی نازنینم

        من شاعرم
        می توانم
        با زبان تمام دلها حرف بزنم ...شعر ببافم....
        از زبان دل تو
        که ایمان نداری به عشق ....اما من باورش دارم
        مرا ببخش ....نشد که از زبان تو نسرایم .!!!!!

        پر از احساس
        زیبایی
        پسندیدم

        ........................ خندانک

        سیاوش اسفندیاری
        شنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۵ ۱۴:۰۴
        احسنت و درود بر شما .... خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        .زیبا سرودید قصه تلخ عشقهای امروزی را
        خندانک
        جسارتاً بنده هم با آقای جعفریان (عاشق) هم عقیده ام...
        اگر چه موضوع را کاملا رسانده اید ، ولی میتوانید این اثر را از فوق العاده بودن به خارق العاده بودن تبدیل کنید خندانک مانا باشی
        حمیدرضا بزرگی (دریا )
        شنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۵ ۱۵:۴۵
        سلام بر شما
        شعریست زیبا با نواقصی کوچک و قابل ارتقاء
        باقی موارد را جناب صادقی بسیار زیبا و به حق بیان کرده اند

        پیروز باشید

        خندانک
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        شنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۵ ۱۶:۵۴
        درودمهربانو...................بسیار عالی خندانک خندانک
        مهدي ازوج (هومن )
        شنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۵ ۱۷:۰۵
        غزل بی نهایت زیبایی بود خندانک خندانک خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        شنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۵ ۲۰:۳۷
        درود برشما خندانک خندانک خندانک خندانک
        مسعود چراغی
        يکشنبه ۱۴ آذر ۱۳۹۵ ۰۶:۴۵
        درود بانو بسیار زیبا بود راستش حرف من هم بود و خیلی دوست داتم حقیقتا مدتها بود به این سبک و چنین زیبا شعری نخوانده بودم.تشنه بودم و اکنون سیراب شدم.
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        جواد مهدی پور
        يکشنبه ۱۴ آذر ۱۳۹۵ ۱۴:۵۳
        بشنو ولی بیا به یقین باورش نکن
        حسی که با تو گشته عجین باورش نکن

        این شور عشق نیست که افتاده در دلت
        نسپار دل به آینه بین ،باورش نکن

        روزی هزار مرتبه با _دوست دارمت_
        سرها به باد رفته چنین باورش نکن
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

        یه حسی وادارم میکند که این ابیات را بیشتر بخوانم
        تامل ویژه می طلبد این ایبات
        این روزا حس ها مشترک است اما فکر ها متفاوت

        درود بر شما بانو باباخانی گرانقدرم
        استاد عزیزم خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

        هم خوشحالم هم نه ! که بعد از مدتی نفسگیر به زحمت آمدم
        اما دلم پرست از زخم های راهزنان بی مروت

        شعر تان عالی بود

        سر بلند باشید به مهر خندانک خندانک
        مواظب طراوت و زیبایی های واژه های دلنشینتان باشید

        درود بر شماااااااا
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        حسين زرتاب
        يکشنبه ۱۴ آذر ۱۳۹۵ ۱۸:۳۵

        سلام

        بسیار زیبا بود

        قلمتان همواره نویسا خندانک خندانک خندانک
        اسماعیل سعیدی منش
        يکشنبه ۱۴ آذر ۱۳۹۵ ۲۱:۵۰
        سلام بانو
        زیباست و محکم و قابل دفاع.
        اتفاقا من با زبان شعر کاملا ارتباط برقرار کردم.
        امرو و نهی در بسیاری شاهکارهای بزرگان شعر قالبیست موفق.
        موردی که دوستان اشاره نداشتند. مصرع (بز زنگوله پاست) که از چهارچوب شعر بیرون زده یعنی با فضا و زبان شعر نمی خواند.
        پایدار باشید.
        حسن بذرگری(آیین نیشابوری)
        دوشنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۵ ۰۴:۰۵
        خندانک خندانک خندانک
        بشنو ولی بیا به یقین باورش نکن
        صحبت  پارکی ( صُبی )
        دوشنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۵ ۰۸:۱۹

        گرامی شاعر
        لیلا خانم عزیز
        با سپاس از خلق این همه زیبایی
        سلام
        حمید رفیعی راد (کوروش)
        دوشنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۵ ۰۹:۵۸
        بسیار لذت بدم
        قلمتان همیشه سبز و مانا
        پاینده باشید بانو
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمد علی نعمتی  (حقیر)
        سه شنبه ۱۶ آذر ۱۳۹۵ ۰۴:۴۴
        سلام شاعر توانا و خوش ذوق
        بسیار زیبا سرودید
        دستمریزاد
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        عباس پورعلمداری
        سه شنبه ۱۶ آذر ۱۳۹۵ ۰۸:۲۹
        درود
        دلنشین بود خندانک خندانک
        احمد رشیدی مقدم (گمنام)
        سه شنبه ۱۶ آذر ۱۳۹۵ ۱۲:۴۳
        درود فراوان به استاد سرکار خانم باباخانی

        سعادتی نصیب شد غزل زیبای شمارا خواندم
        وبا توجه بمباحثه سروران کلی معلومات کسب کردم
        درود بر شما از خداوند سلامتی وموفقیت شمارا
        آرزومندم دست حق نگهدار خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        عظیمه ایرانپور
        چهارشنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۵ ۰۷:۱۴
        نسپار دل به آینه بین، باورش نکن
        درود بر شما بانو
        تلخ و زیباست
        قلمتان سبز خندانک
        محمد ساکی
        چهارشنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۵ ۱۴:۵۴
        درود استاد ارجمند
        خندانک خندانک خندانک
        علی کشاورز ( فریاد )
        چهارشنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۵ ۱۵:۱۷
        قلب دیوانه به هر حال ، خطا خواهد کرد !
        رفته ای ، پشت سرت باز دعا خواهد کرد !

        دوری ، از ما دو رفیق ابدی می سازد
        پیش هم بودن ما ، جنگ به پا خواهد کرد

        برگ خشکیده هر آنقدر ، مصمم باشد
        ساقه اش را غم پاییز ، جدا خواهد کرد

        نیستی تا که ببینی غم بی دلداری ،
        با دل خسته ی این مرد ، چه ها خواهد کرد

        مطمئن باش ! که این آه نه چندان سوزان ...
        آنچه را با تو نکرده ست ، خدا خواهد کرد...!

        محسن نظری
        حسین زارع(مختار)
        چهارشنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۵ ۲۳:۰۶
        این را به رسم ادب من نگاشتم
        دنیا شود نگین ولی باورش نکن

        سلام بسیار زیبا از ان غزلهایی که منتقم دوست میداشتم بود
        درود بر شما خندانک خندانک خندانک
        باقر رمزی ( باصر )
        پنجشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۵ ۰۶:۴۱
        خیری ندیده ایم از این روزگار پست
        هر بار هی دسیسه و کین ، باورش نکن
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        باقر رمزی ( باصر )
        پنجشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۵ ۰۶:۴۵
        خیری ندیده ایم از این روزگار پست
        هر بار هی دسیسه و کین ، باورش نکن
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        میمسین
        پنجشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۵ ۱۲:۴۶
        درود بر شما خندانک
        رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
        پنجشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۵ ۱۴:۵۳
        درود بر شما زیبا و دلنشین بود مرحبا
        حبیب رضایی رازلیقی
        جمعه ۱۹ آذر ۱۳۹۵ ۲۱:۲۶
        سلام خواهر گرامی

        بسیار عالی بود
        احسنت
        خندانک خندانک خندانک
        مجنون ملایری
        شنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۵ ۱۵:۴۸
        با سلام بانو بسیار زیبا
        وحیده پوربافرانی
        يکشنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۵ ۰۷:۴۶
        سلام و عرض ادب استاد عزیز
        لذت بردم از غزل نابتان
        روزی هزارمرتبه با "دوست دارمت"
        سرها به باد رفته چنین باورش نکن

        فوق العاده سرودید
        موفق تر باشید استاد بانو خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        جلال پورسلیمانی
        دوشنبه ۲۲ آذر ۱۳۹۵ ۱۱:۳۰
        در شهر باز شایعه شد حرف عاشقی
        مشتی گزاف بود ....همین ، باورش نکن
        خندانک خندانک خندانک
        روح اله اصغرپور(راجی)
        پنجشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۵ ۱۷:۱۷
        درود بر شما بسیار زیبا خواندم خندانک خندانک خندانک
        علی کشاورز ( فریاد )
        شنبه ۲۷ آذر ۱۳۹۵ ۲۱:۳۶
        من از تو جز تو چیز ِدیگری هرگز نمیخواهم

        تراشیـــــده برلیان پیکری هرگز نمیخواهم

        اگر آغوش ِ تو یعنی قفس، من قول خواهم داد

        که دیگر تا ابد بال و پری هرگــــز نمیخواهم

        شبـــم توفانی ِ امواج ِ مویت حضرت ِ دریا!

        مرا غرق ِ خودت کن بندری هرگز نمیخواهم

        به حتا برکه ای هم راضی ام مهتاب ِ من باشی

        تو را میخاهم و نیلوفـــــری هرگز نمیخواهم

        مرا غارت کن از طرز ِ نگاهت در شبی/خونی

        بجز چشمان ِ تو غارتگـــری هرگز نمیخواهم

        دمـــــار از روزگــــارم دربیاور هرچه میخواهی

        منم تسلیم ِ عشقت، سنگری هرگز نمیخواهم

        لبت را بر لبم آتش بزن هفتــــــــاد پشتم را

        نه تنها دود/مان، خاکستری هرگز نمیخواهم

        جهان را با فقط یک گوشه ی ِ اخم تو میگیرم

        که غیر از سایه ات تاج ِ سری هرگز نمیخواهم

        در آغوش ِ تو تا بعد از قیــــــــامت نیز میخوابم

        که من محشرتر از تو محشری هرگز نمیخواهم

        به خوابم آمدی با شوق بوسیــــدی مرا گفتی:

        من از "شهراد" ِ خود، عاشق تری هرگز نمیخواهم



        شهراد میدری
        علیمحمد پناهی
        پنجشنبه ۹ دی ۱۳۹۵ ۱۰:۱۹
        بسیار زیبا بود
        موفق باشید
        شنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۵ ۰۶:۱۳
        خیری ندیده ایم از این روزگار پست
        هر بار هی دسیسه و کین ، باورش نکن
        در این هجوم شایعه از عشق دم زدند
        چون رفتت آسمان به زمین باورش نکن
        در شهر باز شایعه شد حرف عاشقی
        مشتی گزاف بود ....همین ، باورش نکن

        درود بانوی مهر بانوی مهربانی
        غزلی زیبا لذت بردم
        قلمتان نویسا خندانک خندانک خندانک خندانک
        يکشنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۵ ۱۱:۲۵
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0