يکشنبه ۲۸ بهمن
مهرهی شطرنج شعری از سیامک نتاج
از دفتر سخن حق .... نوع شعر دلنوشته
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲۹ مهر ۱۳۹۵ ۱۸:۴۹ شماره ثبت ۵۱۰۱۲
بازدید : ۴۹۱ | نظرات : ۷
|
آخرین اشعار ناب سیامک نتاج
|
بنگر که مهرهی این دنیا شدیم ماها ......... همچون رنگ روز و شب ، بشدیم سیاه و سفیدم در این دنیای غمها ....
ناخواسته ما گشودیم چشم و بدیدیم خود را در این بازی شطرنج دنیا........... ولی این جا به جایها بود که آن بهشت بشد رویا واسه تکتک ماها .......... بحرکت در آمدیم ناخودآگاه و بی اختیار ما ........ به جرم اشتباه دست آن حرکت دهنده ، بیافتاد واسه ما این مشکلها ..........
نمیدانم که میدانم ، یا که میدانم نمیدانم .......... ولی خوب این را میدانم که کیش و مات بگشتیم ما ، در این بی اختیاری و حرکتها ........
نوشت دستی ، سرنوشتی واسه این مهرهی ناچیز ............... عجب سرنوشت سستی بود که راحت تغییر بکرد با آن دستها ...........
بودیم یک مهرهی ناچیز توی این بازی دستی .......... به جرم آن حرکت بیجا ، بشدیم کیش و مات در این بازیها ...........
عاقبت بی اختیار بودن من مهره در این بازی ............ مهره سوختگی و باختن است در این بازی و قمارها ..........،
دو مهره بودند در این بازی ، یکی جوانی ، دیگری پیری ...........
چو مهرهی جوانی کیش و مات گشت ، مهرهی پیری بیامد روی این کارها ..........
بردن و باختن در این بازی ، فقط سرگرمیای بیش نیست ........... آن دو دست حرکت دهنده در این بازی ، در اصل یکیست در پشت این صحنهها .............
گر بیافتد بین آن دستهای حرکت دهنده ، رقابتی جدی ............. سوختن و ساختن و باختن روی کاغذ ، شود نصیب مهرهها ........
................................. سیامک نتاج ................................
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.