وسعت سبز غزل

درود استاد
رقص قلمتان رادوست دارم
مانا باشید

درود بزرگوار
بسیار زیبا و موثر
مبین مشکلات جامعه

درود بر شما
بسیارزیباست

با سلام استاد بسیار عالی

سامري مرده است امّا زنده است


مكر و افسون زرگوساله ها


درود استاد بزرگوار
شعر ژرف و گیرایی بود
پاینده باد قلمتان

سلام ودرود بسیار زیبا وخواندنی

شد كويري وسـعــتِ سبزغزل
از عروج توأمان ژالـــــــه ها
..........
لقمه ها را چون به شبهه مي خوريم
رفته تأثير از دعا و ناله ها
جناب جعفریان باید صادقانه عرض کنم که همه اثر بی نهایت زیبا و دلنشین و درست بود اما بنده حقیر بواسطه دو عامل این دو قطعه را جدا کردم .
ابتدا وسعت سبز غزل را که نشانه رفته اید حرف بسیار درستی است چرا که در سرزمینی که هنر بمیرد یعنی معرفت و فرهنگ و دانایی مرده است. و الی ...
و دوما نان حرام و نانی که حق ما نیست اگر بر سر سفره بیاوریم همین می شود که می بینیم... درد ما این است که دستهایمان توی سفره یکدیگر است... و آن هم دلیلش را همه می دانیم...
بی نهایت بهره بردم و آموختم از قلم و اندیشه شما ... برقرار باشید و سلامت نیز... درود بر شما

سلام و درود به برادر خوب مهربان و بزرگوارم
به مهمانی شما آمدن برایم افتخار شد
بسیار عمیق و سرشار از لطافت
خوشحالم که دوباره در کنار شما هستم

به ما هم سری بزنید

سامري مرده است امّا زنده است
مكر و افسون زرگوساله ها
به به عالی بود

.. ..... ...........
درودها استاد عزیز
زیبااااا و با محتوا می سرایید
سپاااس بابت انتشار آن
............. ............
تقدیم به اهالی خوب شعرناب:

روزي دروغ به حقيقت گفت : مــــيل داري باهم به دريـــا برويم و شنـــا کنيم ، حقيقــت ساده لــوح پذيرفت و گول خورد . آن دو با هم به کنار ساحل رفتند ، وقتي به ساحل رسيدند حقيقت لباسهايش را در آورد . دروغ حيلــــه گـــر لباسهاي او راپوشيد و رفت . از آن روز هميشه حقيقت عــــريان و زشت است ، اما دروغ در لبــــــاس حقيقت با ظاهري آراسته نمايان مي شود...

سلام
استاد خوبم.چی بگم.عالی.عالی.عالی

كارها افتاده با رَجـّـــــــــا له ها ...

به به!
یکی از بهترین هایتان را خواندم
شیوا، گیرا و با بیانی روشن و دقیق ...

هزاران درود و احسنت

درود ها بر شما
بسیار عالی و خواندنی بود استاد
مرحبا بر شما

سلام جناب جعفریان غزلتان را خواندم و قابل تامل بود برای بنده ی حقیر اما نکاتی چند از ساختار غزل وجود دارد ک ب رسم ادب با شرح کامل خدمت شما به صورت خصوصی خواهم رساند ...رسالت همه ی ما نقد واژه ب واژه ،خط ب خط شعر میباشد...من هم در غزل شما نکاتی را دیدم هم مثبت هم قابل تامل ک ب خدمتتان خوام رساند...پیروز باشید

زیبا بود سپاس

سلام

میلاد جان


لطف دارید

جناب آقای جعفریانِ عزیز، سلام علیکم.
.............................................................
شد کویری وسعتِ سبزِ غزل
ازعروجِ توأمان ِ ژاله ها.......
اُوفتاده، دستِ ناموسِ قلم
درکفِ سوداگرِ ،دلاّله ها
جسمِ شهوتناک وعریانِ هوس
می خورد سُر،درفضای باله ها.....
چامه ها مسموم و، قندِ پارسی
مانده درشعرِ شبِ بنگاله ها......
....................................................
دستمریزاد بزرگوار.......(جاناسخن اززبانِ .........) دردهایی ست عریان....که بسیار زیبا ، سروده اید (هرچند تلخند....).....ولی....برادرِ خوبم.....:
................................................................
گوش اگرگوشِ من و،ناله اگر، ناله ی توست
آنچه البته به جایی نرسد، فریادَست....
............................................................
ماه ضیافتِ الهی برشما مبارک باد..

درودها
بسیار زیبا بیان کردید، دردهای نشسته بر جان آدمیت را

درود برشما استاد گرانمايه سروده اي زيبا وپرمحتوا از شما خواندم وبه دل نشست سبز وجاويد خرم باشي خوب من

لقمه ها را چون به شبهه میخوریم
رفته تاثیر دعا وناله ها

سلام بر شما استاد جعفریان

بسیار زیبا و با مفهوم بود

ماندگار باشید بزرگوار

احسنت زیباست مانا باشید

احسنت
بسیار زیبا