بسم الله الرحمن الرحیم
مثنوی دعای کمیل – شعر از صادق عماری
1
خدایا ، ای خدای مهر و انعام
دعایت ، موجب فضل است واکرام
به حق رحمت تو ، آن فراگیر
تو بگذر از خطا و از هر چه تقصیر
به نیرویت که بر هر چیز غالب
فروتن گشت سویش هر چه طالب
زبون شد درحضورش هرچه موجود
از آن قدرت ، بترسد آنکه در بود
2
فرا گیر و بلندی در جلالت
و با آن چیره گشتی با کمالت
به حق عزت تو ، آن شریفت
چه کس باشد مقاوم یا حریفت
به حق آن بزرگی ، آنکه داری
که پر کرده همه ، با استواری
به سلطانت که آن بر انس و برجان
بدان فایق شدی ، بر این و بر آن
3
به ذاتت ، آن حضور و پایداری
همه فانی ، به جز تو ماندگاری
به اسمائت ، که پر کردی از آنها
تمام رکن ارواح و بدن ها
به علمت،آنکه هست آن جزو ذاتت
احاطت دارد و آن از صفاتت
به آن نوری که هست آن در تجلی
و پرتو می دهد در هر محلی
4
منزه هستی و نور جهانی
تو اول بوده ای ، آخر بمانی
5
خدایا!، من به حقت از تو خواهم
بیامرزی مرا هر چه گناهم
بیامرز آن خطاهائی که کردم
که پیش آرند بلوا را به هر دم
اجابت را کند همواره تعطیل
و نعمت را کند پیوسته تبدیل
بیامرز ، ای خدا تو هر گناهم
گرفتارش شدم ، از آن تباهم
6
به جودت ای خدا خواهان آنم
به درگاه خودت نزدت بمانم
تقرب می کنم سویت به یادت
شفیعت میکنم پیش نهادت
خدا ، با آن کرم با آن صفاتت
بگردان تو مرا نزدیک ذاتت
به من آموز هر شکر و سپاست
به ذکرت راه پر بار شناست
7
خدایا ، من فروتن ، خوار و ترسان
که دارم التماس از تو بدینسان
تو آسان گیر بر من هر امورم
به قسمت راضی و از تو شکورم
تو رحمم کن ، مرا راضی بگردان
فروتن باشم و خشنود و شادان
8
خدایا ، همچو محتاجی و مسکین
تقاضا می کنم از درگهت این
فرود آورده ام نزدت نیازم
امیدم تو که هستی ، من نیازم1
بدین علت تقاضا می کنم سخت
من از درماندگی گشتم نگون بخت
به آنچه نزد تو ، رغبت نمودم
بدین رغبت ، نیازم را فزودم
9
خداوندا! ، مقامت بس مقیم است
بزرگ وسلطه ات خیلی عظیم است
نهان تدبیر ، فرمانت چه ظاهر
به قدرت غالب و جبرت چه قاهر
به تدبیر نهانت یا به فرمان
تسلط داری و هستی تو رحمان
گریزی نیست از حکمت بدینسان 2
چه کس بگریز از دستت به آسان
10
چه کس جز تو بیامرزد گناهام
چه کس جز تو بپوشاند خطاهام
چه کس آن کار و زشتی های انسان
مبدل می کند جز تو به احسان
1
اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِرَحْمَتِكَ الَّتى وَسِعَتْ كُلَّ شَىْءٍ ، وَبِقُوَّتِكَ الَّتى قَهَرْتَ بِها كُلَّشَىْءٍ ، وَخَضَعَ لَها كُلُّ شَىْءٍ وَذَلَّ لَها كُلُّ شَىْءٍ
خدايا من از تو مى خواهم بحق آن رحمتت كه همه چيز را فرا گرفته ، و به آن نيرويت كه همه چيز را بوسيله آن مقهور خويش كردى ، و همه چيز در برابر آن خاضع و همه در پيش آن خوار است ،
خدایا ، ای خدای مهر و انعام
دعایت ، موجب فضل است واکرام
به حق رحمت تو ، آن فراگیر
تو بگذر از خطا و از هر چه تقصیر
به نیرویت که بر هر چیز غالب
فروتن گشت سویش هر چه طالب
زبون شد درحضورش هرچه موجود
از آن قدرت ، بترسد آنکه در بود
2
وَبِجَبَرُوتِكَ الَّتى غَلَبْتَ بِها كل شي ، وَبِعِزَّتِكَ الَّتى لا يَقُومُ لَها شَىْءٌ وَبِعَظَمَتِكَ الَّتى مَلاَتْ كُلَّ شَىْء ، وَبِسُلْطانِكَ الَّذى عَلا كُلَّ شَىْءٍ ،
و به جبروت تو كه بوسيله آن چيره گشتى ، و به عزتت كه چيزى در برابرش نه ايستد و به آن عظمت و بزرگيت كه پركرده هر چيز را ، و به آن سلطنت و پادشاهيت كه بر هر چيز برترى گرفته
فرا گیر و بلندی در جلالت
و با آن چیره گشتی با کمالت
به حق عزت تو ، آن شریفت
چه کس باشد مقاوم یا حریفت
به حق آن بزرگی ، آنکه داری
که پر کرده همه ، با استواری
به سلطانت که آن بر انس و برجان
بدان فایق شدی ، بر این و بر آن
3
وَبِوَجْهِكَ الْباقى بَعْدَفَناَّءِ كُلِّ شَىْءٍ ، وَبِأَسْمائِكَ الَّتى مَلاَتْ اَرْكانَ كُلِّ شَىْءٍوَبِعِلْمِكَ الَّذى اَحاطَ ِكُلِّ شَىْء ، وَبِنُورِ وَجْهِكَ الَّذى اَضاَّءَ لَهُ كُلُّ شىْءٍ .
و به ذات پاكت كه پس از نابودى هر چيز باقى است ، و به نامهاى مقدست كه اساس هر موجودى را پركرده و به آن علم و دانشت كه احاطه يافته به هر چيز ، و به نور ذاتت كه روشن شد در پرتوش هر چيز.
به ذاتت ، آن حضور و پایداری
همه فانی ، به جز تو ماندگاری
به اسمائت ، که پر کردی از آنها
تمام رکن ارواح و بدن ها
به علمت،آنکه هست آن جزو ذاتت
احاطت دارد و آن از صفاتت
به آن نوری که هست آن در تجلی
و پرتو می دهد در هر محلی
4
يا نُورُيا قُدُّوسُ , يااوَّلَ الاْوَّلِينَ وَيا اخِرَ الاْ خِرينَ ,
اى نور حقيقى و اى منزه از هر عيب اى ، آغاز موجودات اولين و اى پايان آخرين ،
منزه هستی و نور جهانی
تو اول بوده ای ، آخر بمانی
5
اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتى تَهْتِكُ الْعِصَمَ , اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتى تُنْزِلُ النِّقَمَ , اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتى تُغَيِّرُ النِّعَمَ , اَللّهُمَّ اغْفِرْ لىَ الذُّنُوبَ الَّتى تَحْبِسُ الدُّعاَّءَ , اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتى تُنْزِلُ الْبَلاَّءَ , اَللّهُمَّ اغْفِرْلى كُلَّ ذَنْبٍ اَذْنَبْتُهُ وَكُلَّ خَطَّيئَةٍ اَخْطَاْتُها ،
خدايا بيامرز برايم آن گناهانى را كه پرده ها را بدرد ، خدايا بيامرز برايم آن گناهانى را كه عقاب و كيفرها را فرو ريزد ، خدايا بيامرز برايم آن گناهانى را كه نعمت ها را تغيير دهد ، خدايا بيامرز برايم آن گناهانى را كه از اجابت دعا جلوگيرى كند ، خدايا بيامرز برايم آن گناهانى را كه بلا نازل كند ، خدايا بيامرز برايم هر گناهى كه كرده ام و هر خطايى كه از من سر زده ،
خدایا!، من به حقت از تو خواهم
بیامرزی مرا هر چه گناهم
بیامرز آن خطاهائی که کردم
که پیش آرند بلوا را به هر دم
اجابت را کند همواره تعطیل
و نعمت را کند پیوسته تبدیل
بیامرز ، ای خدا تو هر گناهم
گرفتارش شدم ، از آن تباهم
6
اَللّهُمَّ اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلَيْكَ بِذِكْرِكَ وَاَسْتَشْفِعُ بِكَ اِلى نَفْسِكَ وَاَسْئَلُكَ بِجُودِكَ اَنْ تُدْنِيَنى مِنْ قُرْبِكَ , وَاَنْ تُوزِعَنى شُكْرَكَ وَاَنْ تُلْهِمَنى ذِكْرَكَ ,
خدايا من به سوى تو تقرب جويم بوسيله ذكر تو و شفيع آورم بدرگاهت خودت را و به جود و كرمت از تو مى خواهم كه مرا به مقام قرب خويش نزديك سازى ، و شكر و سپاسگذاريت را بر من روزى كنى و ذكر خود را به من الهام كنى ،
به جودت ای خدا خواهان آنم
به درگاه خودت نزدت بمانم
تقرب می کنم سویت به یادت
شفیعت میکنم پیش نهادت
خدا ، با آن کرم با آن صفاتت
بگردان تو مرا نزدیک ذاتت
به من آموز هر شکر و سپاست
به ذکرت راه پر بار شناست
7
اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ سُؤ الَ خاضِعٍ مُتَذَلِّلٍ خاشِعٍ اَنْ تُسامِحَنى وَتَرْحَمَنى , وَتَجْعَلَنى بقَسْمِكَ راضِياً قانِعاً وَفى جَميعِ الاْحْوالِ مُتَواضِعاً ,
خدايا از تو درخواست مى كنم درخواست شخص فروتن خوار ترسان كه بر من آسان گيرى و به من رحم كنى ، و مرا به آنچه برايم قسمت كرده اى راضى و قانعم سازى و در تمام حالات فروتنم كنى
خدایا ، من فروتن ، خوار و ترسان
که دارم التماس از تو بدینسان
تو آسان گیر بر من هر امورم
به قسمت راضی و از تو شکورم
تو رحمم کن ، مرا راضی بگردان
فروتن باشم و خشنود و شادان
8
اَللّهُمَّ وَاَسْئَلُكَ سُؤ الَ مَنِ اشْتَدَّتْ فاقَتُهُ وَاَنْزَلَ بِكَ عِنْدَ الشَّدآئِدِحاجَتَهُ وَعَظُمَ فيما عِنْدَكَ رَغْبَتُهُ ,
خدايا ازتو درخواست كنم درخواست كسى كه سخت فقير و بى چيز شده و خواسته اش را هنگام سختيها پيش توآورده و اميدش بدانچه نزد تو است بسيار بزرگ است ،
خدایا ، همچو محتاجی و مسکین
تقاضا می کنم از درگهت این
فرود آورده ام نزدت نیازم
امیدم تو که هستی ، من نیازم1
بدین علت تقاضا می کنم سخت
من از درماندگی گشتم نگون بخت
به آنچه نزد تو ، رغبت نمودم
بدین رغبت ، نیازم را فزودم
9
اَللّهُمَّ عَظُمَ سُلْطانُكَ وَعَلا مَكانُكَ وَخَفِىَ مَكْرُكَ وَظَهَرَ اَمْرُكَ وَغَلَبَ قَهْرُكَ وَجَرَتْ قُدْرَتُكَ وَلايُمْكِنُ الْفِرارُ مِنْ حُكُومَتِكَ ,
خدايا سلطنت و پادشاهيت بس بزرگ و مقامت بسى بلند استمكر و تدبيرت در كارها پنهان و امر و فرمانت آشكار است قهرت غالب و قدرت و نيرويت نافذ است و گريز از تحت حكومت تو ممكن نيست ،
خداوندا! ، مقامت بس مقیم است
بزرگ وسلطه ات خیلی عظیم است
نهان تدبیر ، فرمانت چه ظاهر
به قدرت غالب و جبرت چه قاهر
به تدبیر نهانت یا به فرمان
تسلط داری و هستی تو رحمان
گریزی نیست از حکمت بدینسان 2
چه کس بگریزد از دستت به آسان
10
اَللّهُمَّ لا اَجِدُ لِذُنُوبى غافِراً وَلا لِقَبائِحى ساتِراً وَلا لِشَىْءٍ مِنْ عَمَلِىَ الْقَبيحِ بِالْحَسَنِ مُبَدِّلاً غَيْرَكَ ,
خدايا نيابم براى گناهانم آمرزنده اى و نه براى كارهاى زشتم پرده پوشى و نه كسى را كه عمل زشت مرا به كار نيك تبديل كند جز تو ،
چه کس جز تو بیامرزد گناهام
چه کس جز تو بپوشاند خطاهام
چه کس آن کار و زشتی های انسان
مبدل می کند جز تو به احسان
از خوانش سروده زیبا ی شما مسرور شدم
بر قلم توانا ی شما بوسه میزنم
یا علی
مددی