چهارشنبه ۷ آذر
|
دفاتر شعر محسن ملک زاده(رهگذر)
آخرین اشعار ناب محسن ملک زاده(رهگذر)
|
بسمه تعالی
هرگز ندیده کس چو من،فرارِ یارش را
چون زهرِ مار،افتتاحِ سالِ مارش را
یک باغِ سبز سپردمش که عین پرباری
بر جانِ من نهد او داغِ نوبهارش را
تنها غروبِ بختِ من برای غم کافیست
تا تشنه تر کند دهانِ اقتدارش را
بودم شکارِ چشمِ او ولی ندانستم
از دست دهد عقابِ تیرخورده اعتبارش را
لبخند زن به حالِ دل،اگر چه آن لبها
بر خاک و خون نشانده روز و روزگارش را
از انتظار خسته ام چرا که از چشمم
حتّی گرفته او غبارِ بی سوارش را
دل،جای زخم بیشتری نداشت که دستانش
بر قامتم خمیده کنده یادگارش را
دلگیرِ این مشو ای دل!مگو چرا دنیا
تسلیمِ ما نکرده عزمِ استوارش را
وقتی پرنده در قفس،نفسْ نفسْ دارد
دیگر خدا ببخش به صبرِ او قرارش را
مردن برای دلبریدنم بسی کم بود
بس کن مزارِ من! هوای انتظارش را
اینک شرابِ اشک من رسیده پس ای دوست
سرکش!از آنِ خویش کن تو افتخارش را
از لاله ای شکسته بر مزارِ خود خواندم
زیبای من شکسته قلبِ داغدارش را.
م.م،رهگذر
با عرض پوزش از غیبتم درین جمع ناب
فروردین ۹۴
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.