سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید
منو کاربریمعرفی شاعران معاصرانتشار ویژه ناب♪♫ صدای شاعران ♪♫پر نشاط ترین اشعار۱- *آغاز شو* ۲- ❄ سرمای زمستان ۳- امواج درد ۴- مادرم ۵- در سکوت سوخت ۶- دل ما ۷- ایواره ـی مرگ ـــــــ(بوسه ی آخر باد ) ۸- آرزو .. ۹- ...سمبوسه... ۱۰- ☠️ خواب مرگ☠️ کانال تلگرام شعرنابتقویم روزچهارشنبه 19 دی 1403
9 رجب 1446 Wednesday 8 Jan 2025 حمایت از شعرناب |
اشتراک گذاری این شعر
۳۵ شاعر این شعر را خوانده اند
علی غلامی(مدیر)،سما همدانی،مجتبی شفیعی (شاهرخ)،امیر جلالی( ا م دی )،وحید کاظمی،بهاءالدین داودپور تخلص بامداد،نجمه طوسی (تینا)،حسام الدین مهرابی،ولی الله شیخی مهرآبادی(دیوانه)،اسفندیار گلزار،سید حاج فکری احمدی زاده(ملحق)،عباس زارع میرک آبادی،صفیه پاپی(مدیر)،مرتضی اربابی حکم ابادی (مسیح)،عباسعلی استکی(چشمه)(مدیر)،سیده لاله رحیم زاده(آلاله سرخ)،حمیدرضا کشیتی،مسيحا،جمیله عجم(بانوی واژه ها)(مدیر)،نیره ناصری،مهدی صادقی مود،امید مرادی،مجنون ملایری،آرمین اسدزاد (الف)،فريد عباسي،بهاره ترابی (بهارنارنج)،یونسی(یونس)،محمد علی سلیمانی مقدم،عباس یزدی (طوفان)،سعید دهقان مروست،حسين زرتاب،رحیم نیکوفر،طيارغيبعلي زاده،صحبت پارکی ( صُبی )،مهرداد عمران
نقدها و نظرات
 يکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۴ ۰۸:۵۱
دوست هنرمند و برادر گرانقدرم شاهرخ عزیز منتظر حضور ارزشمند شما در بخش های مختلف سایت اعم از گفتگوی ازاد ، مسابقات ، بداهه سرایی، و جلسات نقد و غیره .. می باشیم . ممنون میشویم مارا با نظرات خوب و زیبایتان همراهی نمائید 
 يکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۴ ۰۹:۴۶
درود گرامیجالب و زیباست
 يکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۴ ۱۰:۱۹
نامم انساناشرف مخلوقات هبوط کردم برزمین بجرم یک هوس! واینک برخواهم گشت دوباره دست پُر امابادامن دامن هوس !بداهه... بگمانم نزدیک شدم به پیام شعرتان استادم  ................................................. 
 يکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۴ ۱۲:۵۵
دروداستاد بسیارزیبا بود دست مریزاد
 يکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۴ ۰۴:۴۳
سلام و درود بر شمادرود بر شما جناب استاد شفیعی .... بر نمی گردد... مرز عشق و هوس ای مسافر تنها تمام یادها رفتند بی تو در باد بر باد
 يکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۴ ۰۴:۵۱
نکند که...خر همسایه شود اشرف مخلوقات . یا مادر شنگول و منگول. سلام بسیار زیبا و هنرمندانه
 يکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۴ ۰۵:۳۰
مرز بین خواب و بیداری ، محل قرار است... این حرف یکی از نکات بسیار مهم در علم عرفان است. مرز بین خواب و بیداری حالتی خاص است که فرد هم در این عالم است و هم در عالم درون... نوعی بیداری درونی است و خواب ظاهری... نمی توان گفت خلسه است و نمی توان گفت هوشیاری... هبوط به درون شاعر توسط مخاطبی که تا پایان شعر پنهانش کرده... اما باز آمدن بعد از مرگ به شکلی دیگر ( حالا خر همسایه یا سیندرلا... فرقی نمی کند) تبدیل یکدفعه ای انسان ...چون لب مرز قرار دارد. درخواست شاعر که خیلی طعنه وار عنوان شده این است که اینبار لااقل چشم باز هبوط کن ...گویا هربار با چشم بسته هبوط کرده و کار را خراب کرده است... دوست عزیز و شاعر ارجمند حرف و بحث زیادی می طلبد این اثر شما ...در وقتی دیگر من دوست دارم ادامه دهیم و بیاموزیم از اندیشه شما... درود بر شما
 يکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۴ ۰۶:۰۲
درود برشما دوست گرامی پاینده باشی
 يکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۴ ۰۶:۳۶
درود بر استاد شفیعی گرامی خیلی عالی بود خواب میخواهم و ویسکی اوف غوغاست  يکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۴ ۰۶:۵۰
سلام دوست عزیزمثل همیشه نوی نوی نو احسنت بر این خلاقیت زیبا بسیار بسیار لذت بردم از شعرتان
 يکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۴ ۰۶:۵۳
جناب آقای شفیعی عزیز، سلام علیکم.............................................................. تفسیری زیباست ازآنچه که درذهنِ شاعرجاری ست درلحظه های نابِ سیردرعالمِ ............ خسته نباشید بزرگوار...........
 يکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۴ ۰۹:۰۵
درود بر شما عزیزحالتی از حیرانی را به تصویر کشیده اید آفرین  يکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۴ ۰۹:۰۶
................. .......................درود جناب شاهرخ زیبااا بود ضربه ی پایانی عاااالی بود راستی استاد سپیدهای زیبا ! چرا فقط اسمتان در پست یک عکس و یک سپید بود!؟؟؟ پس شعرتان کو؟؟؟؟  ................. ......................هدیه به اهالی خوب شعر ناب روزی شاگرد یک راهب پیر هندو از او خواست که به او درسی به یاد ماندنی دهد. راهب از شاگردش خواست کیسه نمک را نزد او بیاورد. سپس مشتی از نمک را داخل لیوان نیمه پری ریخت و از او خواست همه آن آب را بخورد. شاگرد فقط توانست یک جرعه کوچک از آب داخل لیوان را بخورد، آن هم به سختی. استاد پرسید: «مزه اش چطور بود؟» شاگرد پاسخ داد: «خیلی شور و تند است، اصلاً نمی شود آن را خورد.» پیر هندو از شاگردش خواست یک مشت از نمک بردارد و او را همراهی کند. رفتند تا رسیدند کنار دریاچه. استاد از او خواست تا نمکها را داخل دریاچه بریزد. سپس یک لیوان آب از دریاچه برداشت و به شاگرد داد و از او خواست آن را بنوشد. شاگرد براحتی تمام آب داخل لیوان رو سر کشید. استاد این بارهم از او مزه آب داخل لیوان را پرسید. شاگرد پاسخ داد: «کاملا معمولی بود.» پیر هندو گفت: «رنجها و سختیهائی که انسان در طول زندگی با آنها روبرو می شود همچون مشتی نمک است و اما این روح و قدرت پذیرش انسان است که هر چه بزرگتر و وسیعتر می شود، می تواند بار آن همه رنج و اندوه را براحتی تحمل کند. بنابراین سعی کن یک دریا باشی تا یک لیوان آب.»  يکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۴ ۱۱:۱۰
درودهاااااااااااااااااااااااااعالی بود مانا باشی
 يکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۴ ۱۲:۲۰
سلام بر اشرف مخلوقات عاليييييييييي بود مخصوصا .... 
 يکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۴ ۱۴:۵۷
سلام و درود بر جناب شاهرخ گرامیامشب در من نیآ طوریم نیست اینبار .. تنها... میخوابم یادت باشد من...فقط ... اشرف .... مخلوقاتم قسمت پایانی عالی مرحبا بر شما پاینده باشید
 يکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۴ ۱۶:۳۳
عرض ارادت بچه ی مردم خدمت اشرف مخلوقات اصلا نیآ امشب در من نیآ طوریم نیست اینبار .. تنها... میخوابم یادت باشد من...فقط ... اشرف .... مخلوقاتم بسیار زیبا بود لذت بردم بیشتر وقتی به آخراش رسیدم درود برشما جناب شفیعی عزیز  يکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۴ ۲۱:۳۲
احسنت ...یادت باشد ...چه تلنگر خوبی  فانی ام فانی از من چه می ماند يك تكه شعر يا دو تكه مهربانی نمی خواهم خسته ام از اين تظاهر جاودانی...  دوشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۴ ۰۴:۳۶
باسلام استاد عزیز عالی لذت بردم موفق باشید
 دوشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۴ ۱۶:۱۰
WOWمجتبی جان ترکوندی!!! خیلی وقت بود شعری با این عمق نخونده بودم! درباره ی موضوع این شعر ساعتها میشه صحبت کرد... ممنونم ازت برادر
 دوشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۴ ۱۶:۳۷
 دوشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۴ ۲۲:۵۶
آقا آقا من اعتراض دارم  به من گفته بودن، اشرف مخلوقات منم  حالا شما میگی منم؟! خوب چرا با احساسات یه جوون بازی می کنید؟  به خصوص با جنبه های مادی و دنیویه نیمه ی اول شعر! البته کاملا مشهوده برای نسل من جذابیت بیشتری داره  فقط یه چیزی \"آبی جان\" رو معرفی نمی کنید؟ خیلی خوب بود اما دیگه با احساسات ما جوونا بازی نکنید 
 دوشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۴ ۲۳:۵۹
عرض ادب و احترام بزرگوار چه بگویم ؟ که نگویم بهترست ...... همانند مضمون قالب شهراشوب از فروغ هجو است که در نکوهش از اشرف مخلوقات و باواژه های رکیک از زیبایی شعر کاسته شد . انتقاد نیست نظر است از ژرف ساخت شعر زیبای شما و ولاغیرررررررررر.......  پنجشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۴ ۱۰:۰۱
سلام زبان احساستان شفاف و صریح بود احسنت خدا به خود تو بودی امروز به قعقرا غنودی شد سجده گه فرشتگانش تا سیب خطا ز خود ربودی بداهه پنجشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۴ ۲۲:۳۱
بسیار زیبا بود دوست خوبم شاهرخ خانبا عبارات متفاوت و خلاقانه و ناب مثل همیشه نوی نوی نو سرودی  جمعه ۱۶ بهمن ۱۳۹۴ ۰۶:۱۴
با چشمى باز هبوط كن سلام و سپاس دوست عزيز زيبا بود قلمتان هماره شكوفا  جمعه ۱۶ بهمن ۱۳۹۴ ۲۰:۰۲
سلام استاد درود استاد میخوانم لذت میبرم می آموزم سپاس
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
|
نقد و آموزشنظراتمشاعره
کاربران اشتراک دار
محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
|
||||||||||||||||
شاعر درخواست نقد دارد
ارسال پیام خصوصی
سید هادی محمدی
مهرداد مانا
زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
شاهزاده خانوم 
محمد رضا خوشرو (مریخ) 
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.