پنجشنبه ۶ دی
پدرم... شعری از نگار رحيمي (سايه)
از دفتر هواي تازه نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۱ مهر ۱۳۹۴ ۰۲:۱۷ شماره ثبت ۴۱۲۹۸
بازدید : ۵۴۵ | نظرات : ۵۳
|
دفاتر شعر نگار رحيمي (سايه)
آخرین اشعار ناب نگار رحيمي (سايه)
|
خزیده ام به کنج خوابها
و چشم بسته ام به روی آسمان و ابرها تیره اش
بغض های من نگفتنی ست
ولی خدا..
نگفته های درد را شنیده است
سکوت می کنم پدر
که درد تو نگفتنی ست
صبور می شوم
و دیو درد را چنان حقیر می کنم
که روشنای آفتاب زندگی
برآید از نگاه تو
فدای قلب خسته ات شوم پدر
که کوه درد هاست
تو تکیه گاهمی پدر
آسمان من برای تو
تمام دردهای تو برای من
به بغض تلخ در سکوت مانده ام قسم
تو معنی تمام لحظه های روشنی
پادشاه زندگانی ام.. پدر!
سرزمین چشم های من
محبس تمام بغض های توست
تاج و تخت برقراری ام از آن توست
قهرمان شاهنامه ی دلم!
امشبم دو چشم پر امید
امشبم صد آسمان ستاره ی دعا
امشبم تمام لحظه های روشنی
که از تو در دل من است
امشبم پدر برای تو
و هر شبی که بگذرد در انتظار
که بگذری ز هفت خوان لحظه های درد
که تو
قهرمان شاهنامه ی دل منی
پدر..
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.