پنجشنبه ۲۹ آذر
صیاد عاشق شعری از رضا صفائی
از دفتر عاشقانه ها نوع شعر قطعه
ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۰ مهر ۱۳۹۴ ۰۰:۴۰ شماره ثبت ۴۱۰۰۱
بازدید : ۴۱۷ | نظرات : ۲۴
|
آخرین اشعار ناب رضا صفائی
|
می سرایم از تو و چشمان تو
آن دو مروارید لیل الوصف تو
ساغی باده به دستی و منم مست و خراب
بوسه خواهم از لبانت تا بگیرم من شراب
جرعه ای باید بنوشم از لب لعلت کنون
تا برقصم همچو حافظ در غزل هایش کنون
موج گیسویش به رقص آمده در باد این غزال
برده از من عقل و هوشم این شکار
عطر مستانه اش پیچید در حریم جان من
عاشقم کرده است این غزل بانوی من
این دل دیوانه ام گشت مست با عطر تنت
بوسه می باید زنم از حرم پا تا به سرت
کرده ای ویران خانه ی قلب مرا
این دل سنگی و بی رحم مرا
این دل من اهل عشق بازی نبود
اهل دلدادگی و مستی نبود
با تو گشتست عاشق و رام ای نگار
مانده است در حسرت یک جان یار
گشته ام مجنون در هوایت بی قرار
ابر چشمانم ببارد در خزانت چون بهار
برده ای از من دل و نگرفته ای از آن نشان
مانده ام در این حکایت من شکارم یا که دام
کرده ای بی دل صیاد خویش را ای غزال
عاشقی گشتم شاعر در هوایت جان یار
تا به کی باید بگردم در خرابات جهان
در پی لیلی نگاری بی نشان
گر تو معشوقه نبودی زان چه من عاشق شدم
این چنین آواره و رسوا شدم
می نشینم در مسیرت تا بیایی عمر من
بوسه ها بنشانی با اشک و لبت بر خاک من
#رضا_صفائی
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.