رفتی از خانه دل ، خانه خرابم کردی
قحطی خنده شدم دیده پرآبم کردی
اشک ریزم همه تن دردم وزانو به بغل
سوخت این ساده دلم آه ؛ کبابم کردی
*
گفتی آنروز من عالی نسبم یادت هست
خوشگلم خوش سخنم ماه شبم یادت هست
بغلم کردی و اغـــــفال شدم بی تدبیر
بوسه ای را که زدی کنج لبم یادت هست...؟
*
منکه با زمزمه ات رام شدم دردت چیست ؟
بر لبم بوسه زدی خام شدم دردت چیست ؟
آنقدر دوربرم پرسه زنـــــــــــــــــــان نالـــیدی
دانه پاشیدی و بر دام شدم دردت چیست ...؟
*
وقتی شنیدم آمدی چون سرو برناز آمدم
پژ مُردگی را پس زدم روئیدم آغاز آمدم
آغوش بگشا عشق من ، من بیقرارم بیقرار
بر پیشوازت با دلی سرشار اعجاز آمدم
*
آمده بودم که قــــرارم شوی
دوست بداری و نگارم شوی
بغض فرو خورده شود باز ،باز
مــــــهـر بباری و بهارم شوی
*بوسه هایت رام رامم میکند
شهر شیدائی بنامم میکند
من ، تنم جمهوری احساسهاست
عشق تو مست قیامم میکند.؟
**
پیرنظر "سلیم "