پنجشنبه ۶ ارديبهشت
خیانت... شعری از حسین مغانلو
از دفتر سخنان آهنگین نوع شعر شعرناب
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۴ تير ۱۳۹۴ ۱۳:۱۸ شماره ثبت ۳۸۴۸۷
بازدید : ۴۳۹ | نظرات : ۸
|
آخرین اشعار ناب حسین مغانلو
|
بسیار شنیدم از یوسف که دستها را بریدن
من عشق را دیده ام شنیدن کی بود مانند دیدن
شهر قم کلبه ی احزان من باشد اگر
یوسف یک نظر باشد پی عزم سفر
قلم نمینویسد شعرم پر از دروغ شد
این صفحه ی خیانت باز بی هوا شلوغ شد
چرا کنم ب نیکی یوسف پر ادعا
چرا به دیوار سست من بکنم اتکا
یوسف من بی وفاست دل ب دنیا دهد
پیرهن یوسف من بوی زولیخا دهد
گفتی پر از غرورم شرم و حیا دریدم
بگو چرا زمحمل زودتر از او پریدم
وقتی که با تو بودم گفتی چه غمگین شدم
نگفتی با تو بودم به که چه سنگین شدم
گفتی دلم دروغه محبتم از ریاست
گفتی فلانی خوب بود خیانتش از صفاست
گفتم با ریسمان عشق در پی کار من بود
نفهمیدم که ریسمان طناب دار من بود
موعود مقصر تویی، پی خدای او باش
همه گدای اویند، تو هم گدای او باش
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.