پنجشنبه ۲۹ آذر
سوگند شعری از کسرا تبریزی(هیربد)
از دفتر شعرناب نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۹۴ ۰۳:۲۴ شماره ثبت ۳۷۶۲۴
بازدید : ۳۲۴ | نظرات : ۱۱
|
دفاتر شعر کسرا تبریزی(هیربد)
آخرین اشعار ناب کسرا تبریزی(هیربد)
|
به جهنم پنهان درون پوستینم
به ساقه های سبز از خون سرشار
به بیکرانی اشکهای حبس شده
به تیرگی سنگین این شب باقی
به تمام شدن راه های پیش رو سوگند
به رهایی چشم بسته ی ابدی
به گوسفند شدن گاوهای مزرعه مان
به سیر شدنم از زندگی شعرگونه
سوگند به تهوع چرکین این کلمات
به عقب ماندگی از سومین جنگ
در خور احساس درود بر هیتلر
به شغال ترین سگ زردی که میمیرد
پیش چشمان کرم خورده ی ابرها
سوگند به بیگانگی جهان با هیچ
این گرفتار در گیج
به ترانه شدن بعد نماز وحشتم سوگند
به زخمهای خونین بی برکتم سوگند
به چشم دوختن به لبانه بافته ی مالکوم
به سیگار و هی سیگار پشت سنگی بالکن
به زوزه ی گرگ ماده ی درون قصه ام
به دست به یقه شدن خودم با کاراذریچ پیر
به انتهای بی نفسی که میدود هنوز
به دامنگیر شدن این تنفس خلط افشان
به دروغ های راستین هیچ و هیچ
به لختی گیسوان مریمی که مرد
به شعر های سرد و درهمی که مرد
به سرسپردگی سبک من به انزوا
به کوچ کردن ذهن با اقاقیا
سوگند به لزاجت اندوه یک نفری
پشت دیوار آجری
شبی خبری
سوگند به استخوان له شده
زیر چرخ زمان
و هزارمین سوگند به بی خود ترین خودم
به سوگواری ات بعد مرگ اجباری
بعد هر دفعه لبخندهای اصراری
تلو تلو خوردنم شب رفتنت به اشک
سوگند میخورم به کودکان کار
به دزدهای سرگردنه
به چوبه های دار
به قفسهای شیشه ای
مشت های پوک
گل یا که نه پوچ یا که پوچ
درست است که راه من همیشه گی ست
و حتا دروغ گفته ام که زنده ام
سوگند به همین حقیقت مطلق
ازین راه غلط به راست
برنمیگردم به هرگز
تنفرم به انتها زبانه زد
شر بار شدم یخ زدنی عمیق
و هنوز به راهی میروم که رفت
دریغ بدون بدون حرف
دری به اوج دریغ!
هیربد
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.