پنجشنبه ۳۰ فروردين
|
دفاتر شعر ابراهیم حاج محمدی
آخرین اشعار ناب ابراهیم حاج محمدی
|
بـه بار آورده پــی در پـــی خـــرابی داره می بینه
عـذابــم میـــده می دونـــه خـــدا بیــــداره می بینه
خدا بیــداره ، می دونه کی با کــی داره می جنگه
کی با نیرنگُ شـیطـونی،کی با چی داره می جنگه
ببین اونی که شیدات بود میگه هرگز نمی خوامت
وفـا در تـــو نمی بیــنم ، دیگه هرگز نمی خوامت
تو اونی نیستی هرگـــز که دل پرپر میشـد واسش
همون که غیـرتم گل کرده بُهت آور میشد واسش
تُو عالَـــم مثل تـــو حـالا فراوون می شه پیدا کرد
ولی ، بیـــزارم از اونی کـه آسـون میشه پیدا کرد
شکســتی عهــدتو با من شکســتم عهدمو با خود
یه جُـور دیگه ای دیدی که بســـتم عهدمو با خود
گمـــون داری اگـه قلبــــم توی ماتم قـــرنطینه س
مگه چـون این دل شیدا تو دنیـــا کم قرنطینه س؟
دلم می سوزه واسـت چــون جهنّم رو خریدی نقد
واســـه فـــردات آتیـــشی فـراهـــم رو خریدی نقد
چشات افسون لبات میگون دلت امّا پراز کینه س
خیـالم راحتــه امّـــا،دلَـم چـــون پُـــر طمأنینه س
چشاش وقتی میفته تُو چشـام خیلی سرافکنده س
گمون داره که قلــب من هنوز ازعشقش آکنده س
به بـار آورده پــی در پـــی خـــرابی داره می بینه
عـذابــم میـــده می دونـــه خـــدا بیــــداره می بینه
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.