بسمه تعالی
اربعین نخل های بی سر است
روزگار تلخ دخت حیدر (ع) است
عشق یعنی اربعین کربلا
سرو ِ تشنه در زمین کربلا
عشق یعنی اهل بیت مصطفی (ص)
حضرت زهرا (س) ، علی مرتضی (ع)
قطره ی اشکی که اینجا میچکد
کار دریا میکند او تا ابد
عشق یعنی قطره ای از آب مشک
آب دریا بُرد بر این قطره ، رشک
عشق یعنی سجده ی بی سر به خاک
جرعه نوش جام دلبر در مغاک
عشق یعنی زخم های بیشمار
عشق یعنی جرعه ای از جام یار
قطره دریا میشود در کربلا
دم ، مسیحا می شود در کربلا
نخل ها را آبیاری می کند
چشم حیرت ، اشک جاری میکند
کربلا امروز حیرت می دمد
خاک پاکش بوی غیرت می دهد
دست غیرت بر زمین افتاده است
ماه حیرت بر زمین افتاده است
از سقیفه تیر کین پرتاب شد
قلب پیغمبر (ص) پر از خوناب شد
تیرها بر پایه های دین زدند
دشنه ها بر پیکر آیین زدند
راز آن تیر سه شعبه کم بجو
نکته ای میگویمت هر جا بگو
نیم قرنی تیر در پرواز شد
با حسین ابن علی (ع) دمساز شد
ناگهان بر سینه ی سینا نشست
قلب زهرا (س) بار دیگر هم شکست