پنجشنبه ۶ دی
پاسی از شب شعری از اکبر رشنو
از دفتر سپهر نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۳ ۲۲:۰۹ شماره ثبت ۳۲۴۶۰
بازدید : ۶۲۷ | نظرات : ۱۹
|
آخرین اشعار ناب اکبر رشنو
|
پاسی از شب:
همیشه
رنگین کمان چشمان تو!
نیزه های خونبار
بر قلب سیاهی
می زد؛
ژان ؛ پل:
پوسیده؛فروریخته؛
صلیب:
درسرخیها سقط
پاسی از شب ....
پشت پای میراژها ،
تپه ی تن های سیاه؛
غنای مالی درعاج مرده؛
افریقا بی ساحل؛
پاسی از شب ...
شاخ هایش
در تست اچ ای وی
درخمار غارت ؛
چه کسی
نود ونه سال سیاه
بر
گم شده خویش
می گریست؟
انگشت اشار ت ستاره
پشت پنجره صبح
دف می زند،
طویله ی کشتی های سیاه
روی رودنگاه
هنوز
به وحشتزار سفید؛
سرنوشت سوئز
آبراهه های رقاصه ها
پاسی از شب ...
دسیسه های شب
هرکسی
به خویش ماشه می کشد،
هرپیزای کج
انگشت اشارت یکدست
به زیر پاهای برهنه من
ماراتن بی پایان سیاه؛
پاسی از شب ....
تپه تن های ترکش ها
پردیس پاریس کجاست؟
هفت نسل کولیها ؛ هنوز
چشم براهِ
ویزا؛
دهان باز مانده ی سیاه
از مشتی سفید
لگد می شود،
صدای قاشق وقابلمه ها
گم ِ دانسینگها
پاسی از شب
اما
انگشتان ستاره
پشت پنجره
صبح دف می زند؛ دف
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.