پنجشنبه ۲۹ آذر
گــل سُـــــــرخ شعری از حسين شادمهر
از دفتر شعر نوجوان نوع شعر چهار پاره
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۳ ۱۰:۵۶ شماره ثبت ۳۲۲۷۵
بازدید : ۴۵۶ | نظرات : ۳۳
|
آخرین اشعار ناب حسين شادمهر
|
« گل سرخ »
هديه به دختـــرم بهار.
يك شاخهي گلِ سرخ
روزي خــريد بابا.
گل را گذاشتــم در
گلدان خوب و زيبا.
***
ميديدمش كه هر روز
گل، گوشهاي نشسته.
با برگهاي سبـــزش،
با غنچـــههاي بسته.
***
تا چند روز گل بود،
مهمـان خانـهي ما.
از رنگ و بوي شادش
نو شد ترانــهي ما.
***
يك روز صبــح ديدم
پژمرده آن گلِ سرخ.
خشكــيد و زرد مثـلِ
فصلِ خزان، گلِ سرخ.
***
من فكـر ميكنم كه
ديگر طراوتي نيست.
از شــادي و تــرانه
در خانه صحبتي نيست.
***
وقتـي كه ديد بابا
غمگين و بيقرارم.
آمد كنار من گفت:
غصه نخور، «بهارم!»
***
هرچند آن گل سـرخ
ديگر نه ناز و زيباست.
امّـا هميشه يـــادش
در شعر ما شكوفاست.
***
با بودن تــو اينجا
هر روزمان بهاريست.
با بــودن تو بابا!
بوي بهار جاريست.
***
نامت اگر «بهار» است،
بايد كه سبـــز باشي.
در عشــق و مهرباني
بي حدّ و مــرز باشي.
***
«حســـين شادمـهــــــر»
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.