تولدت مبارک

یه کیک و چندتا شمع،کادوهای تو
یه عکس و پنجره،غمهای یکریز
تو توو جشنِ تولد هستی و من
توو ختم ِمرگِ یک عشقِ غم انگیز
عزیزم جشنِ تو مبارکت باد
چقد عزیزتر شدی از سالای دیگه
سرت گرمه منُ یادت نمی یاد
همون که واسه عکسات قصه میگه
چقدر شادی همینم آرزومه
همین که ماه توو چشمای تو باشه
روزام همرنگِ شب باشه که خوبه
چقدر خوبه با رنگت آشناشه
توو شمعِ کیکِ تو تقدیرِ من هست
همین که تو بخندی آب میشم
تو شمعُ فوت کنی منم میمیرم
هنوزم واسه تو بیتاب می شم

خزان_1393