سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 4 ارديبهشت 1403
    15 شوال 1445
      Tuesday 23 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        سه شنبه ۴ ارديبهشت

        تاوان عشق نافرجام ...!

        شعری از

        سید علی حسینی

        از دفتر شعرناب نوع شعر دلنوشته

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۰ تير ۱۳۹۳ ۱۷:۵۹ شماره ثبت ۲۷۶۶۵
          بازدید : ۶۳۱   |    نظرات : ۲۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر سید علی حسینی
        آخرین اشعار ناب سید علی حسینی

        هنگامی که به گل ها خیره میشم
         
        تصویرت تو ذهنم تجسم میشه
         
        انگار تو خودم گم میشم
         
         
         
        یاد تو حتی تو خلوت شب ها دست از سرم بر نمیداره
         
        آخه این چه عشقی بود
         
        که حالا، حتی بعد رفتنت برام یه خواب خوش نمیذاره
         
         
         
        ولی درد من این نیست که چرا؟یاد تو داره دیونم میکنه
         
        درد من اینکه وقتی من بیادتم،یاد کی داره دیونت میکنه
         
         
         
        خدایا میگیم درست،که دل بعضی ها از سنگه
         
        ولی آخه چرا دل بعضی های دیگه
         
        انقدر نفهمه،که برای دل های سنگی تنگه
         
         
         
        خدایا وقتی که اون نیست، چرا باید خاطره هاش پیش من باشه
         
        مگه تاوان عشق چیست؟ که باید بخاطرش زندگیم از هم بپاشه
         
         
         
        من یکی که دیگه بریدم
         
        پشیمونم که
         
        از تنهایی به عشق رسیدم
         
        کاش مثل سابق تنها بودم
         
        تا این مصیبت را نمیدیدم
         
         
         
        خدایاااااااا،عشق چه قانون بی خودی داره
         
        آخه در حالی که چشمان من براش میباره
         
        اون داره،با عشقش میخنده به حال منه بیچاره
         
        حالا تنها تکیه گاهم یک دیواره
         
        که اونم از دست اشکام
         
        چند وقت دیگه رو سرم آواره
         
        اونوقت اون چیزی که ازم میمونه یه مزاره
         
        که بجز خاک، حتی روش یه شاخه گل نداره
         

        منم تنها
        ۸
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0