جمعه ۹ آذر
میروم به سوی سرنوشت به پیوست یک ناله(1) شعری از منصور دادمند
از دفتر دیوان مسعود نوع شعر دلنوشته
ارسال شده در تاریخ شنبه ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۳ ۱۵:۴۱ شماره ثبت ۲۶۴۶۱
بازدید : ۳۵۸ | نظرات : ۱۳
|
آخرین اشعار ناب منصور دادمند
|
این منم که میروم به سوی سرنوشت
این منم غریب و تنها
چشم انتظار یک بهار
این منم که بهارم برفته
شادی جانم از خانه به سفر رفته
آخ ای دل غمگین ناله مکن
خود را همسفر مرگ نکن
باز گلی هست
دل و دلداروغمخواری هست
این منم که میروم به سوی سرنوشت
تا گلی یابم
دل وغمخواری بجویم
دلدار تنهایم و به بویم
این منم باغم دگر گلی نداره
جوی آبم دگر نغمه و آبی نداره
باغم دگر نغمه بلبل به گل نداره
خنده شادی به جان نداره
این منم که می روم به سوی سرنوشت
بهار من گذشته
قلب من دل شکسته
زیبایی ها از جان شکسته
دلبر و دلدار من از جان برفته
-----------------------
ای دل چرا دیده پرخون می زنی
اشک جان به باران بهار می زنی
ای دلم
این سر نوشت بود که مرا
شمع جگر سوزم کرد
دیوانه مجنونم کرد
بلبل باغ شعله سوزم کرد
گل ناله ام کرد
ناله بر ناله ام کرد
پر پر جانم کرد
چه کنم این منم
گدای بی ریا
گدای روی و عشق کبریا
چه کنم این منم
سگ پاشکسته اسیردر بیابان بلا
همدم کویر تنهای گریان
این منم افتاده نالان
که خاک بر سر به واویلا می زنم
بر کویرهای سوزان
بهر عاشقی ناله و فریاد می زنم
چه کنم که من غریبم
غریبم چون عشق بر جان گزیدم
تنهایی را به ثروت بر خود گزیدم
بگذار با سی دلنوشته ناله زنم
تا وقت ملاقاتم رسد
اندوه جانم به پایان رسد
اشک فردایم
بر برزخ پر بلا شود
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.