سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 1 آذر 1403
    20 جمادى الأولى 1446
      Thursday 21 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        پنجشنبه ۱ آذر

        من عمق تو ام

        شعری از

        علیرضا آیت اللهی

        از دفتر آیتِ ایران نوع شعر نیمائی

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۷ فروردين ۱۳۹۳ ۲۲:۳۴ شماره ثبت ۲۵۳۰۴
          بازدید : ۵۹۲   |    نظرات : ۴۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر علیرضا آیت اللهی

        گفت : به چپ دشتی ست ، زیبا چون زمرٌدهای پاک
        پیچیدم ، و رفتم سالها ...
        هرگز نبود !
        باز گشتم .
        گفت : بد پیچیده ای ! ، از راست رو ...
        ... وآن بهشتی را که می خواهی ببین !
        راست رفتم ، راسترو گشتم به راست ؛
        سالها رفتم ؛ و برگشتم . چرا؟
        چون بیابانی بدیدم لوتِ لوت ،
        راست ؟ نه ! چون برهوت ...
        گفت : حالا گشته ای عاقل و با پیشینه ای ؛
        بایدت بالا پرید و رفت و رفت ...
        گفتمش : پروانه را من نیستم ،
        نی پرستو ، نی کبوتر ، نی عقاب ...
        گفت : فکرت را بپروازان به اوج
        رفتم و رفتم ... ندیدم هیچِ هیچ
        چون که پهناور تر از آن شد که من
        در بیابم ذرٌه ای از عمق را
        مات و مبهوت و مُحَیٌر در هوا ،
        بال و پر بشکسته رفتم پیچ را
        پیچ بر روی زمین معطوف بود
        باز او بنشسته بود !
        گفت : زیر پای خود محکم نما
        با خرد ، با علم با صبر و سعا (1)
        بایدت رفتن به ژرفای زمین !
        عمر تو گردیده طی
        پیش از آنکه دیده باشی
        جرعه ای از جام می
        گفتمش : افسوس ! تکرارش نما !
        گفت : افسانه ست آن « راز بقاء »
        عمر یکبار است در هر ثانیه
        لحظه را دریاب گر فرزانه ای!
         
        من پس از آن سالها ...
        روح سرگردان خود دیدم و بس ،
        پایان عمر !
        خنده های شیطنت آمیز او ...
         
        گفتمش : ابلیسِ پست !
        گفت : من ابلیس نه ، عمق تو ام ،
        ظاهرت فرزانه من حُمق تو ام .
         
        یکشنبه 17 فروردین 1393 . 
         
        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3