سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        دیوانه

        شعری از

        سید مهدی نژادهاشمی

        از دفتر زنبق های وحشی نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۸ فروردين ۱۳۹۳ ۱۳:۴۶ شماره ثبت ۲۵۰۵۴
          بازدید : ۳۹۴   |    نظرات : ۹

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر سید مهدی نژادهاشمی

        با آخرین تیری که از ترکش ، بیراهه رفتم سمت بیگانه

        دنیای من با تو تفاوت داشت دنیای یک موجود ِدیوانه

        یک چیز را از دست خواهم داد این شانه تا آن شانه راهی نیست

        بی خوابی هرشب شرف دارد بر خواب ِ گیسوهای بی شانه

        تو هیچ حسی را نمی خواهی من هیچ حالی را نمی فهمم

        با این همه اندوه فرقی نیست درپیله یا در نقش پروانه

        پاییز زیر چانه ی اندوه روح زمستان است چشمانت

        اصلن بهار تازه خواهد داشت ...؟ صدبار مردن بی چک و چانه

        ترس از نگاه بی مبالاتت، نادرکشی ِ نیمه شب دارد

        یک شب سرت آوار خواهم شد ، مانند روح خسته ... ویرانه !

        سنگینی پای تو را روی ، کله مناره می شود حس کرد

        تیمور لنگی می رود بالا از طاقت ما شانه به شانه

        خون مرا در شیشه می خواهی افسون تو دیگر نخواهم شد

        صبرم سرآخر می رود سر از لبهای زهرآلود پیمانه

        خون دلم را روی لبهایت با آینه قسمت نکن امشب

        یا از حسادت سکته خواهم کرد یا می شوم دیوانه ...دیوانه!

        فروردین 93  

        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6