سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        فرشته رهايي

        شعری از

        سید محمد سعیدی منشادی ( تنها )

        از دفتر از تو برای تو نوع شعر

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۴ فروردين ۱۳۹۰ ۱۰:۵۵ شماره ثبت ۲۳۵۸
          بازدید : ۸۳۱   |    نظرات : ۱۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر سید محمد سعیدی منشادی ( تنها )
        آخرین اشعار ناب سید محمد سعیدی منشادی ( تنها )

         

         

        فرشته رهايي

         

         

         

        خسته از اين راه دراز از زندگي دلم شكست

         

        سنگيني كوله غم پشتم و خم كرد و شكست

         

         

         

        تنها تو اين جاده سرد بي همسفر بي‌همنفس

         

        خسته شدم از زندگي از بي كسي دلم شكست

         

         

         

        به آخر راه رسيدم به نقطه كور فلق

         

        تو اون غروب غم‌زده روحم كه رفت عمرم شكست

         

         

         

        تو گرگ و ميش زندگي مرده بودم مرده

         

        اوني كه صبح عهد بسته بود تنگ غروب عهد و شكست

         

         

         

        داشتم مي‌رفتم به خدا شكايتم رو ببرم

         

        غريبه‌اي زراه رسيد بغضم با صداش شكست

         

         

         

        كوله اندوه و گرفت جاش بغچه شادي ببست

         

        تموم خاطراتم و با خاطرش در هم شكست

         

         

         

        زنده شدش جان به تنم تو غربت اجباريم

         

        اون كه دوستش دارم امروز دست اجل رو هم شكست

         

         

         

        تن سياه شب و بامداد عشق نيلگوني كرد

         

        تو شهر شب فانوس گذاشت سياهي رو در هم شكست

         

         

         

        از تو خورجين دلش مهر وفا ارزوني كرد

         

        به تيشه صداقتش ديوار نيرنگ و شكست

         

         

         

        پري مهربون رسيد فرشته نجاتم شد

         

        اسمشو كرد به اسمم و تنهايي رو زد و شكست

         

         

         

        همسفر شد با من و تو جاده‌هاي سرد و يخ

         

        دستهاي سردم و گرفت« هايي» كرد و سرما شكست

         

         

         

        صبح ظفر دميده شد وقتي به قلب من رسيد

         

        هر چي كه بود توي دلم توي سينه در هم شكست

         

         

         

        ضمن تشکر از دوست خوبم جلال کوشا

         

         که مرا به سایت شعر ناب دعوت  نمودند

         

         – سید محمد سعیدی منشادی – ( تنها )

         

         

         1390/01/14

        ۰
        اشتراک گذاری این شعر
        ۲ شاعر این شعر را خوانده اند

        Guest

        ،

        طاها محبی (حزین)

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6