يکشنبه ۲ دی
من ديگر نيستم شعری از محمدجعفر محبعلی
از دفتر هجران نوع شعر دلنوشته
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۹ شهريور ۱۳۹۲ ۰۸:۲۸ شماره ثبت ۱۸۰۳۵
بازدید : ۸۵۶ | نظرات : ۱۲
|
دفاتر شعر محمدجعفر محبعلی
آخرین اشعار ناب محمدجعفر محبعلی
|
من ديگر نيستم
من كيم
تنها
به دور از رويا
آري من همان جوجه اردك زشتم
دختر كبريت فروش
رهگذر
سنگ بر قلبم ميزند
طعنه اي
آبي پرتاب ميكند
گريه كردم
اشك چون از ديده ام ريخت
سنگ شد
گونه ام زخمي
من پرستوي جامانده ام
روباه ها دنبال من
بچه گنجشكي پر شكسته
دور از لانه اش
فيلم مادر را ديده اي
من همان فرزند ديوانه ام
در هجوم بادها باران ها و طوفانها
چشم اميد به مادر دارم
مادرم نيست
كبريت هايم دارد تمام ميشود
آخرين را ميكشم
دل به رويا ميدهم
روزهاي خوب زندگي
كبريت خاموش شد
نفس تمام
من ديگر نيستم
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.