سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        نگاه

        شعری از

        لادن آهور (بانو)

        از دفتر رقص قلم نوع شعر دلنوشته

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۱ تير ۱۳۹۲ ۱۵:۰۸ شماره ثبت ۱۴۶۸۴
          بازدید : ۱۳۶۷   |    نظرات : ۱۲۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر لادن آهور (بانو)

        قطره های خون می چکد از شعرهایم وقتی با نگاهت حجامتشان می کنی ***** تقدیم به آنانکه فقط به دید نقد می نگرند نه احساس
        ۰
        اشتراک گذاری این شعر
        ۵۳ شاعر این شعر را خوانده اند

        مرجان جلال موسوی

        ،

        امیر علی مطلوبی (سخن سنج تبریزی)

        ،

        حبیب الله نبی اللهی قهفرخی

        ،

        سید حاج فکری احمدی زاده (ملحق)

        ،

        فرزاد شجاع

        ،

        فرهین رام

        ،

        م ی (لولی وش)

        ،

        حسام يغمايي مقدم

        ،

        سمیرا شریفی (آسمان)

        ،

        مریم مرشدی

        ،

        امیر حسین مقدم

        ،

        زیتا رضایی

        ،

        محسن حامد (باران)

        ،

        محمد دهقان

        ،

        مینا محمودی

        ،

        مرضیه قدسی شمس آباد

        ،

        عباسعلی استکی(چشمه)

        ،

        سجاد کرد (کرد)

        ،

        پژمان روشن طبری (شبگرد)

        ،

        کبوتر باران(حسين باران)

        ،

        حضرتی

        ،

        لیلای

        ،

        مهدی قربانی (ققنوس)

        ،

        ناهید فتحی (راشا)

        ،

        حسن حسینی

        ،

        صادق آل موسوی،بیژن

        ،

        لادن آهور (بانو)

        ،

        آرزو حاجی خانی

        ،

        اعظم گليان ( ماهور )

        ،

        شهاب احمدي (غروب دلتنگي)

        ،

        مسعود موسی زاده

        ،

        عباس جوخواست

        ،

        ابوالفضل عظيمي بيلوردي ( دادا )

        ،

        زهره زاهدی

        ،

        داریوش خطیر

        ،

        مهران کاظمی

        ،

        مهدی خدایی (آیدین)

        ،

        سید علیرضا خوانساری(بیدل)

        ،

        ( خاموش ) بهزاد چهارتنگي

        ،

        منیژه ضیغمی

        ،

        زهره ساجد

        ،

        محسن ابراهیمی ( غریب )

        ،

        علی افشاری (فانوس)

        ،

        زهرا محمدزاده (زلفشـــه)

        ،

        زهرا زمانی(نیروانا)

        ،

        حسن دولتی (درویش)

        ،

        دلارا

        ،

        وسعت اله کاظمیان دهکردی

        ،

        شکوه

        ،

        جامد خلجی

        ،

        کاظم دولت آبادی(فراز)

        ،

        علیرضا ناصح

        ،

        زهرا ستایش کیا

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        نادر امینی (امین)

        یکی از بزرگان اهل شعر درودی فرستاد برمن از روی مهر نبودم لایق حمو ثنای بندگان بباشم حقیری زشرمندگان سرودم تا که سنجم عهد خویش به اشک یتیمان پای افتاده پیش نه من آن نیک سرشتم در این روزگار ولی من کجا وسعدی روشن فکار کنون من درودی فرستم مریم که عادل بود کنیه اش چو عادل هماره بود با همه بنیه اش
        مدینه ولی زاده جوشقان

        تو ای آن که در قلب و روح منی اا خداوند حکمت خدای غنی اا به اطراف خود هم نگاهی بکن اا بتابان بر این سر زمین روشنی مدینه ولی زاده ی
        مریم عادلی

        درود برشما شاعر نیک سرشتتتت کاش دنیااز فکرتان مینوشت
        نادر امینی (امین)

        مرده آن است که نامش به نکویی نبرند ورنه هرمرد تبهکار به جهان زنده بود لیک مرد فداکار فلکی زنده کند دست دردست فقیران دهد و خرج یتیمان بکند این چنین که رسم خردی درجهان زنده بود پیش یزدان همه از فقر وغنیآن برازنده بود نه ستم بیند و نه ستمکار بود عاقبت در پی عقبی رود پا زدنیا بکشد
        مریم عادلی

        دستها خالی اند ازسخا و سلامممممم هیچ چیز پس نجو ای نکومرد تام

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        5