چهارشنبه ۲۸ آذر
|
دفاتر شعر محمد مير سليمانی بافقی (باران)
آخرین اشعار ناب محمد مير سليمانی بافقی (باران)
|
وقتی نمــاز سينه مــا در سفر شکست
جـامم زدست حوصله های دمر شکست
از شانـه تـــرانه بـــــه يک پاره خط جنون
يک فصل مشرک به هوای سفر شکست
از زخمـی تــرنج ؛ ســــــرم درد می کند
دردی که امتداد غـزل را کمــــر شکست
بغض شکست خورده ز اجحـــــاف داوری
جای زلال آينه ام بـــی ثمــــــر شکست
همسايـه جـــــديد مــرامم شبانــه رفت
وقتی نـوار رقص شقايق؛ سحر شکست
زنجير واژه پــــــــــای غــزل مهر سرد زد
تير رديف؛ پيــش غـــــــرور هنر شکست
"باران"؛کلاس زمزمه اش لب به لب پراست
جنکل ؛ بخواب ؛ پای تبـر بــا تبـر شکست!
در جواب استاد زارعی که مصرعم را جواب فرموده بودند.
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.