سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 22 آبان 1404
  • شهادت سيد علي اندرزگو به دست مأموران ستم‌شاهي پهلوي، 1357 هـ ش
23 جمادى الأولى 1447
    Thursday 13 Nov 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      زیباتر از این نیست در عالم(بسم الله الرحمن الرحیم)به سایت خودتان شعرناب خوش آمدید.فکری احمدی زاده(ملحق)مدیر موسس سایت ادبی شعرناب

      پنجشنبه ۲۲ آبان

      آتش خاطرات

      شعری از

      سید محمد اقبالیان

      از دفتر شعرناب نوع شعر چهار پاره

      ارسال شده در تاریخ ۱۰ روز پیش شماره ثبت ۱۴۱۹۳۷
        بازدید : ۴۳   |    نظرات : ۴

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر سید محمد اقبالیان

       
      در دلم شعله می کشد دیری است
      آ تش  خا طرات  رفته و   د و ر
      می کشد شعله ، می کشد آری
      تا  رسا ند  مرا  به  خا نۀ  گو ر
       
      آتش  بی  زو ا ل خا طره ها
      شعله د رشعله بیشتر گرد د
      تا به جا نم زند شرا رۀ  غم
      داغ تر پرشرا ره تر گرد د
       
      یادم آرد دو چشم مست ترا
      آن د و چشم ستمگر سیهت
      آن دو چشمی که وعده ها می داد
      از د ل بی و فا ی  پر گنهت
      چشمۀ عشق تو سرابی بود
      در بیابان خشک هستی من
      عا شق قصۀ سرا ب شد ن
      جلوۀ ناب غم پرستی من
       
      یاد آن شب دوباره زنده شود
      آن شب خوب سرد  و بارانی
      زیر باران تو تکیه داده به من
      گفتی با من همیشه  میما نی
       
      گفتی آن شب که :عشق ما  جاری
      همچو خون  در رگان هستی توست                      
      روزی از هم اگر جدا گردیم
      لحظه انهدام هستی توست
       
      د ل به رویا ی بود نت  بستم
      گرچه دیدم که از وفا دوری
      هرچه گشتم ندیدم از سر مهر
      د رسرا پا ی ظلمتت نوری
       
      بود  پنها ن  ترا  به  سینه  د لی ؟
      چون دگر مردمان که دل دارند
      گرم و پاک و پراز محبت وعشق
      بذ ر مهر و وفا د ر ا و کا رند ؟
       
      یا که این سنگ سخت خارا را
      نام دل داده ای ز  روی هوس
      درس بی مهری و ستم د ا د ی
      و نهان کرده ای به سینه سپس
       
      هرچه گفتی به من فریبی بود
      زشت و ویرانگر و تباه و دروغ
      هرچه گفتم به تو روایت دل
      از دل عاشقم گرفته فروغ
       
      عاقبت ظالمانه رفتی و رفت
      همره رفتن تو نور امید
      گوش من بعد رفتن تو دگر
      نغمه ای آشنا زکس نشنید
       
      آه اکنون تو رفته ای دیریست
      مانده یادت به جا به روز و شبم
      درهوای مرور خاطره ها
      درنشیب و فراز و تاب و تبم
       
      این زمان قلب من به جا مانده
      خالی و سرد و ناامید و خراب
      تهی از التهاب شعلۀ  عشق
      خالی از شوق مستی و می ناب
                                                                                                           تهران پاییز 1404
      ۳
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      شاهزاده خانوم
      ۸ روز پیش
      چهارپاره‌تون از لحاظ موضوعی چیدمان خوبی داشت... خندانک

      روایت عاشقانه در سه پرده؛

      آغاز... با آتش خاطرات و حس سوختن در گذشته
      میانه... با یادآوری معشوق و بازسازی صحنه‌های عاشقانه
      پایان... با پذیرش جدایی و خاموشیِ عشق...

      این نظم درونی باعث می‌شه شعر دچار آشفتگی نشع و خواننده تا انتها بره...
      اما چیزی که به عنوان نکته توی ذهنم نقش بست این بود که؛
      شعر دچار عارضه‌ی گزارش‌نویسی احساساتش شده و به صنعت تصویرسازی روی خوش نشون نداده!...
      در کل؛
      زبان شعر، روان و دلنشینععع و دوز احساسش بالاست خندانک

      درود بر شما خندانک
      وقت عالی بخیر خندانک
      عباسعلی استکی(چشمه)
      ۸ روز پیش
      درود بزرگوار
      بسیار زیبا و سرشار از احساس بود خندانک
      مجتبی رحیمی
      ۸ روز پیش
      استاد بزرگوار، سید محمد اقبالیان
      این شعر،آتشفشانی از حسرت است که خاطرات را چونان سوختی ابدی می‌سوزاند و هستی را به سوی خانۀ گور می‌کشاند. تصویر "چشمۀ عشق" که "سرابی در بیابان خشک هستی" است، عمق این فریب و ویرانی را با هنرمندی می‌نمایاند.
      همواره باران بخشش،خاکسترهای خاطرت را سبز کند.
      قدح
      طوبی آهنگران
      ۸ روز پیش
      سلام و ادب احترام جناب اقبالیان.ُ
      درود فراوان بر شما شاعر گرامی
      شعر شمابسیار عالی است
      درود فراوان بر شما شاعر گرامی
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      2