سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 22 آبان 1404
  • شهادت سيد علي اندرزگو به دست مأموران ستم‌شاهي پهلوي، 1357 هـ ش
23 جمادى الأولى 1447
    Thursday 13 Nov 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      زیباتر از این نیست در عالم(بسم الله الرحمن الرحیم)به سایت خودتان شعرناب خوش آمدید.فکری احمدی زاده(ملحق)مدیر موسس سایت ادبی شعرناب

      پنجشنبه ۲۲ آبان

      باران و برف

      شعری از

      خداداد آدينه (آدينه)

      از دفتر آدینه نوع شعر مثنوی

      ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۷ آبان ۱۴۰۴ ۲۳:۴۳ شماره ثبت ۱۴۱۸۷۰
        بازدید : ۱۶   |    نظرات : ۶

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر خداداد آدينه (آدينه)

      به نام خداوند کیهان‌ و ماه
      نگارنده‌ی مهر و آئین راه
      چنین گفت آن رنج‌دیده به تن
      که دهقان بگفته به هرمرد و زن
      چرا چرخ گردون بشدکج نهاد
      دگر برف و باران نباشد زیاد
      چرا مهر از ما بریده کنون
      شده این زمین خشک و بی آب و نون
      هوا گشت سالی و مه در خروش
      ولی ابرکو تا کند جنب و جوش
      بر این گنبد نیلگون ابر نماند
      که بر دشت و صحرا ز رحمت فشاند.
      زمانه دگرگون شده چند سال
      زمین خشک گردیده و بی زوال
      کجا رفت آن شادی بچه ها
      کجا رفت سر سبزی از شهرما
      که هر باره تا برف می‌ریخت زمین
      دل مردم از غم رها گشت همین
      زمستان بماند و نیامد سپید
      از این ناتمامی فلک رنج دید
      نه کوه و کمر را کنون پوششی
      نه دهقان و ده را دگر نوششی
      زمان واژگون شد فلک کینه‌جو
      همه چشم امید به هر دشت و کو
      همان کوه کان رخش می‌کرد خم
      کنون خشک‌سار است و پیوسته غم
      به هر چشمه آبی دگر خشک شد
      نشسته فرو خاک درخست شد
      ندارد دگر دشت آن آب و رنگ
      به رخ‌ خاک پاشد به سرنام و ننگ
      بگویم از آنچه که بر ما رسید
      که رسم کهن شد دمی ناپدید
      چو پیمان و داد زین میان رخت بست
      فلک نیز پیمان ما را شکست
      بشرچون براین خاک جفا ها نمود
      دگرگنج از خاک نگردید سود
      چو بند آمد از نهر جریان آب
      نمانده دگر مهر و رحمت به خواب
      نه بر سفره‌ی ما دگر نان پاک
      نه بر سینه مان مهر تابیده چاک
      اگر مردم امروز نادان شوند
      زمین را به صد قهر ویران کنند
      چو راستی نمانده به رفتار ما
      فلک نیز باران نبارد به چا
      بباید ز هر کار بد دست کشید
      دوباره ز یزدان بجوییم امید
      خداداد پاکیزه گفتار را
      بخوان تا گشاید گره کار را
      که تا داد باشد بر و بار هست
      چو نیکی بود شاه پرکار هست
      کنون گویم آدینه ای شهریار
      نما داد و بر مردمان باش یار
      که شاید به یک‌دم فلک مهر کین
      ببارد ز رحمت بر این سر زمین
      ۲
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      ۸ روز پیش
      درود جناب آدینه عزیز
      بسیار زیبا و بجاست
      مبین نشکلات جامعه
      دستمریزاد خندانک
      خداداد آدينه (آدينه)
      استاد گرانقدر و ارجمند
      حضور پرفروغ شما در این صفحه و دیدن اشعار بنده، مایه افتخار و مباهات است.
      از وقت و توجه ارزشمندتان نهایت تشکر را دارم. حمایت شما، مسیر قلم را هموارتر می‌کند.
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک با احترام
      ارسال پاسخ
      محمد باقر انصاری دزفولی
      ۸ روز پیش
      همیشه به مهر بسرایید
      بسیار زیبا عالی بود
      هزاران درود
      بزرگوار عزیز
      خندانک خندانک خندانک
      خداداد آدينه (آدينه)
      استاد انصاری دوست داشتند وگرانقدر
      حضور پرفروغ شما در باغ شعر آدینه مایه افتخار و مباهات است.
      از وقت و توجه ارزشمندتان نهایت تشکر را دارم. حمایت شما، مسیر قلم را هموارتر می‌کند.
      با احترام خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      مجتبی رحیمی
      ۸ روز پیش
      استاد بزرگوار خداداد آدينه (آدينه)،
      مثنوی شما با شکوهی حماسی، فریاد زمین تشنه و پیمان شکسته با طبیعت را در قالب روایتی ژرف طنین‌انداز کرده است. این هشدار هوشمندانه درباره توازن هستی، از قلمی برمی‌خیزد که درد زمانه را می‌فهمد.
      همیشه باران رحمت بر این سرزمین از الطاف یزدان بی‌پایان باد.
      قدح
      خداداد آدينه (آدينه)
      سلام و ارادت حضور سبز و پرفروغ شما در این حریمِ واژه‌ها، نه یک بازدید، که دمیدن روح هنری تازه‌ای در کلمات بنده است.
      افتخار می‌کنم که شعر من، زیر نگاه دقیق و ذوق سلیم شما استاد بزرگوار قدح عزیز قرار گرفته است. زیبایی هر اثر، با تایید چشمان اهل هنر کامل می‌شود.
      بسیار ممنونم که با نگاهتان، به این مسیر نور بخشیدید.
      با احترام و ارادت خالصانه. خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      2