پنجشنبه ۶ دی
|
دفاتر شعر مهدی قربانی (ققنوس)
آخرین اشعار ناب مهدی قربانی (ققنوس)
|
امروز دلم بد جوری باز
گرفته بود توی قفس
خسته شدم از زندگی
هی میزدم نفس نفس
گفتم باید تموم بشه
این روزگار لعنتی
تو که نمیا یی سراغم
تموم بشه دلواپسی
بلند شدم روی پاهام
محکم سفت استوار
طنابی دور گردنم
یه صندلی زیر تنم
چشمامو بستم نبینم
داره چی میاد به سرم
یهو صداتو شنیدم
گفتی بیا منتظرم
امید امد توی دلم
غصه ها رفت از این دلم
اون لحظه ها با هم بودیم
کنار هم خنده کنون
ازت میخواستم که نری
همیشه پیشم بمونی
اشک توی چشمات جاری شد
گفتی که تنها می مونی
قسم میخوردم که دیگه
هیچ جایی تنهات نزارم
دوباره باز گریه کنون
داد میزدی تموم شده
دستای ناز کوچیکت
مشت شده بود روی سینم
ضربه میزد به قلب من
داد می زدی نفس بکش
عزیز من نفس بکش
میلاد منجی عالم بشریت بر تمام عزیزان مبارک و همچنین ارزوی
سلامتی برای دوستان و بزرگواران جناب منوچهری خانم ضیغمی و خانم راد
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.