يکشنبه ۱۸ آبان
|
دفاتر شعر محمودرضا رافعی (رافع)
آخرین اشعار ناب محمودرضا رافعی (رافع)
|
به نام خدا
از خاطره ی تشنه ی باران تو دارم
آن موج قشنگی که فرستادی کنارم
غوطه ور تو گشته ام ای صاف زلالم
گویا که چنین گفتی ...
« به پژمرده ببارم »
|
|
|
نقدها و نظرات
|
سلام
از جام لب میشود جرعه ای نوشید لیک ، عاشق چگونه جام و شراب را یکجا سر بکشد به قولی مشود گفت بی تو قدحی برای نوشیدن نیست با قند لب تو چای خوردن دارد ولی خوردن لب به جای جام آن کمی ... درودها
| |
|
ممنونم از حضور شما جناب استکی گرانقدر برقرار باشی | |
|
سپاس بانو بافقی گرانقدر شاد و تندرست باشید این پاییز نیز | |
|
درود بر شما این شعر پاییزی ام تقدیم به دوست
به شعر تو نمی رسم ؛ هر چه کنم نگاه تو ترانه های نارسا ، نشانه رفته راه تو در این مسیر نانجیب ، منم و گونیای خود با چه خطوطی بکشم ، شعاع نور ماه تو ؟
| |
|
سپاسگذارم حضورت گلباران ، عزیز | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
فقط حس میکنم مصرع سوم با وجود درستی وزن، روانی مصرعهای دیگرو نداره...
و با اجازهتون این تیپی خوندم...🙈
از خاطره ی تشنه ی باران تو دارم
آن موج قشنگی که فرستادی کنارم
غرق ِ لب ِ تو گشته ام ای صاف زلالم
گویا که چنین گفتی ...
« به پژمرده ببارم »
لب با تشنه هم همخونی داره...
درود بر شما و شعر زیبایتان