جمعه ۲۰ تير
|
دفاتر شعر محمود حشمتی(سپیدار)
آخرین اشعار ناب محمود حشمتی(سپیدار)
|
" آوازِ ناگفته یِ دانه ها "
ما
از آفتاب خواستیم که به خاک بیامیزد
نه برای سوختنِ آخرین برگ
که برای جوانهای گمنام
در دلِ زمینی که هنوز آواز باران را
به خاطر دارد
ما
با شیارِ شانه بر گندمزار
شعر مینوشتیم و به زبان بذر
مرگ را
به تأخیر انداختیم
با هر دانهای که به دلِ خاک سپردیم
نه باد، نه باران
که لبخندِ پنهانِ خاک
پرده از شکوهِ بینامِ رویش میدرد
در هر زخم
جرقهای از آینده است
و در هر اندوه
دستخطی از امید
بر حاشیهی تاریخِ خاموش حک شده است
ما آمدیم
نه به تماشای فصلها
که به رقصِ ژرفِ ریشهها در ناپیدای خاک
هر قدممان
پژواکِ فلسفهای نو بود
در خطابهی خاموشِ هستی
با نَفَسِ لبتَرک خوردهی خاک
واژگانِ بیصدا را شکافتیم
و آوازِ ناگفتهی دانه را
به گوشِ عصر رساندیم
ما باران نبودیم
ما وعدهی باران بودیم
نه از آینه
که از سایه گذشتیم
و با شعری که در تپشِ بذر تنیده شد
تعریفِ دیگری از بودن
بر گسترهی بیمرزِ زمین نوشتیم
ما به وسعتِ پنهانِ خاک پیوستیم
جایی که افق
از درخششِ شکوفه آغاز میشود
و مرگ
تنها ایستگاهیست
در سفرِ بیانتها به روشنایی
پس بگذار زندگی را
نه بر قامتِ ستونهای فرسوده
بلکه بر تنفسِ بیوقفهی برگها بنا کنی
تا هر ثانیه
مرثیهای نباشد
بلکه سرودی باشد
برای رسیدنِ بیخمودگی
برای طلوعی که
از دلِ تاریکی میروید
و
این خاک
که دیگران برای قبر میخواهندش
ما برای رویش نگاه داشتهایم
و این یعنی
فلسفهی زندگیات را
با بذر بنویس
نه با سنگ
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم): حُسَیْنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَیْنٍ
ایام سوگواری عاشورای حسینی تسلیت باد
السلام علیک یا أباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک علیکم منی جمیعا سلام الله أبدا مابقیت وبقی اللیل والنهار ولاجعله الله آخر العهد منی لزیارتکم السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی أولاد الحسین و علی أصحاب الحسین