سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 20 تير 1404
    17 محرم 1447
      Friday 11 Jul 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        بزرگترین لذت زندگی انجام کاری است که دیگران می‌گویند: تو نمی‌توانی. رومن پلانسکی

        جمعه ۲۰ تير

        جبرِ عاشقی

        شعری از

        محمد حسین علیزاده سعادت

        از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ ۸ روز پیش شماره ثبت ۱۳۸۸۰۹
          بازدید : ۴۰   |    نظرات : ۱۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر محمد حسین علیزاده سعادت
        آخرین اشعار ناب محمد حسین علیزاده سعادت

        به آغوشم بکش جانا که من مجنونِ بی‌جانم
        به وادی غم و هجران غزالی مرده را مانم

        حسادت می‌کنم بر کاسه‌ی آبی که می‌نوشی
        چون آن لب بر لبت دارد، و من محروم ازآنم

        مرارت ها کشیدم در پی ات ای عشقِ بی فرجام !
        که در اوجِ جوانی همچو پیرانِ کهن جانم

        ز جبر عشق شاعر گشته ام ورنه مرا با شعر
        چه پیوندی، چه پیمانی‌ست هم با دین و ایمانم

        سعادت صد غزل گفتی ز دوری و غم هجران
        دگر کم کن که من خود مثلِ دوری، عینِ هجرانم

        -م.ح سعادت
        04/02/20
        ۴
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        ۶ روز پیش
        درود شاعر عزیز
        قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم): حُسَیْنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَیْنٍ
        ایام سوگواری عاشورای حسینی تسلیت باد
        السلام علیک یا أباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک علیکم منی جمیعا سلام الله أبدا مابقیت وبقی اللیل والنهار ولاجعله الله آخر العهد منی لزیارتکم السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی أولاد الحسین و علی أصحاب الحسین خندانک خندانک خندانک
        محمد حسین علیزاده سعادت
        السلام علیک یا اباعبدالله خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        ۵ روز پیش
        زیباست خندانک خندانک
        درود بر شما خندانک
        محمد حسین علیزاده سعادت
        درود، نظر لطف شماست خندانک
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        ۶ روز پیش
        درودبرشما ادیب ارجمند خندانک خندانک خندانک
        محمد حسین علیزاده سعادت
        درود بر جناب انصاری عزیز و گرانقدر نظر لطف شماست خندانک
        ارسال پاسخ
        نرگس زند (آرامش)
        ۵ روز پیش
        بسیار زیباست خندانک خندانک
        درودها بر شما خندانک
        موفق باشید خندانک
        محمد حسین علیزاده سعادت
        درود، نظر لطف شماست، ممنون خندانک
        ارسال پاسخ
        سید مرتضی سیدی
        ۵ روز پیش
        درود بر شما شاعر گرامی خندانک

        قلمتان نویسا خندانک
        محمد حسین علیزاده سعادت
        درود بر آقای سیدی عزیز و گرانقدر ممنون از شما خندانک
        ارسال پاسخ
        عبدالنبی اکبری
        ۵ روز پیش
        درودهای قلمتان مانا
        محمد حسین علیزاده سعادت
        درود بر جناب اکبری عزیز و گرانقدر ممنون از شما خندانک
        ارسال پاسخ
        احسان کریمیان علی آبادی
        ۴ روز پیش
        درود
        زیبا و بجا سروده ایست
        خندانک خندانک خندانک
        محمد حسین علیزاده سعادت
        درود استاد عزیز و گرانقدر نظر لطف شماست خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        آذر دخت

        د یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور ااا کلبه ی احزان شود روزی گلستان غم مخور
        شاهزاده خانوم

        تمام صحنه ی بی اتفاق من و شما ااا به باد و پیرهنی زرد بستگی دارد
        سید مرتضی سیدی

        تا کی چو شمع گریم ای گل درین شب تار ااا چون صبح نوشخندی تا جان دهم به بویت ااا ای گل در آرزویت جان و جوانی ام رفت ااا ترسم بمیرم و باز باشم در آرزویت ااا از پافتادگان را دستی بگیر آخر ااا تا کی به سر بگردم در راه جست و جویت
        میکائیل نجفی(سراب )

        رسد ایام اندوه به پایان خویش به میمنت قدوم حضرت دوست اا قلبت صحیح نگهدار که جای درنگ نیست اا بداهه ت
        سید مرتضی سیدی

        در همه دیر مغان نیست چو من شیدایی ااا خرقه جایی گرو باده و دفتر جایی ااا دل که آیینه ی شاهی ست غباری دارد ااا از خدا می طلبم صحبت روشنرایی ااا کرده ام توبه به دست صنم باده فروش ااا که دگر می نخورم بی رخ بزم آرایی ااا نرگس ار لاف زند از شیوه ی چشم تو مرنج ااا نروند اهل نظر از پی نابینایی ااا جوی ها بسته ام از دیده به دامان که مگر ااا در کنارم بنشانند سهی بالایی ااا کشتی باده بیاور که مرا بی رخ دوست ااا گشت هر گوشه ی چشم از غم دل دریایی اااا اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1