سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 20 تير 1404
    17 محرم 1447
      Friday 11 Jul 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        بزرگترین لذت زندگی انجام کاری است که دیگران می‌گویند: تو نمی‌توانی. رومن پلانسکی

        جمعه ۲۰ تير

        ماه عشق

        شعری از

        حسین نعمتی منعم

        از دفتر سودای عشق نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ ۸ روز پیش شماره ثبت ۱۳۸۷۹۰
          بازدید : ۱۲   |    نظرات : ۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر حسین نعمتی منعم

        آسمان دل من ماه محرم دارد 
        ماه عشق است و فلک مجلس ماتم دارد
        دین و قرآن مرا زنده کند ماه حسین
        عاشقم من به حسینی که محرم دارد
        سرمه ی چشم کنم خاک کف کرب و بلا
        به شفاخانه، دم عیسی مریم دارد
        ای که از درد و غم خویش به خود می پیچی
        دلبرم بر دل مجروح تو مرهم دارد
        جز غم و غصه ی او غصه و غم بیهوده است
        ای خوش آن سینه که این غصه و این غم دارد
        نم نم اشک طراوت به دلم می بارد
        چون که یاد لب خشکیده دمادم دارد
        گریه بر شاه شهیدان شفا می بخشد
        گریه بر اوست که اسرار مسلم دارد
        به بهشتش ندهم آتش این سینه ی خود
        هر که این عشق ندارد چه جهنم دارد
        همه حرف دلم در افق عاشوراست
        روشنی ها که در آن بر همه عالم دارد
        زیر بار ستم و منت دونان نرود
        هر که چون کرب و بلا منطق محکم دارد
        محفل عشق مهیاست بیا مهدی جان
        بی تو هیهات که عالم دل خرم دارد
        التماس دعا _ حسین نعمتی _ منعم
        ۳
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        ۶ روز پیش
        درود شاعر عزیز
        قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم): حُسَیْنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَیْنٍ
        ایام سوگواری عاشورای حسینی تسلیت باد
        السلام علیک یا أباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک علیکم منی جمیعا سلام الله أبدا مابقیت وبقی اللیل والنهار ولاجعله الله آخر العهد منی لزیارتکم السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی أولاد الحسین و علی أصحاب الحسین خندانک خندانک خندانک
        حسین نعمتی منعم
        سلام و عرض ادب و احترام انشالله شماهم ماجور باشید
        ارسال پاسخ
        میکائیل نجفی(سراب )
        ۶ روز پیش
        درود بر جناب نعمتی عزیز..
        بسیار زیبا و دلنشین..
        اجرتون با امام عشق..
        خندانک خندانک
        خندانک
        حسین نعمتی منعم
        سلام و عرض ادب و احترام و سپاس از لطف شما موفق باشید و شما هم مأجور باشید انشاالله
        ارسال پاسخ
        سید مرتضی سیدی
        ۵ روز پیش
        صلی الله علیک یا ابا عبدالله الحسین و علی الارواح التی حلت بفنائک

        سلام و درود بر شما خندانک
        عزاداریهاتون مقبول و ماجور باد خندانک
        حسین نعمتی منعم
        سلام و عرض ادب و احترام انشالله شماهم ماجور باشید و تشکر از لطف شما
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        آذر دخت

        د یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور ااا کلبه ی احزان شود روزی گلستان غم مخور
        شاهزاده خانوم

        تمام صحنه ی بی اتفاق من و شما ااا به باد و پیرهنی زرد بستگی دارد
        سید مرتضی سیدی

        تا کی چو شمع گریم ای گل درین شب تار ااا چون صبح نوشخندی تا جان دهم به بویت ااا ای گل در آرزویت جان و جوانی ام رفت ااا ترسم بمیرم و باز باشم در آرزویت ااا از پافتادگان را دستی بگیر آخر ااا تا کی به سر بگردم در راه جست و جویت
        میکائیل نجفی(سراب )

        رسد ایام اندوه به پایان خویش به میمنت قدوم حضرت دوست اا قلبت صحیح نگهدار که جای درنگ نیست اا بداهه ت
        سید مرتضی سیدی

        در همه دیر مغان نیست چو من شیدایی ااا خرقه جایی گرو باده و دفتر جایی ااا دل که آیینه ی شاهی ست غباری دارد ااا از خدا می طلبم صحبت روشنرایی ااا کرده ام توبه به دست صنم باده فروش ااا که دگر می نخورم بی رخ بزم آرایی ااا نرگس ار لاف زند از شیوه ی چشم تو مرنج ااا نروند اهل نظر از پی نابینایی ااا جوی ها بسته ام از دیده به دامان که مگر ااا در کنارم بنشانند سهی بالایی ااا کشتی باده بیاور که مرا بی رخ دوست ااا گشت هر گوشه ی چشم از غم دل دریایی اااا اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1