درود و عرض ادب دوست و غم خوارم
استادِ جان میاحی

در وصف حالم
این سرقب بی ادبی رو
فقط در جواب داشتم
که خدمتت عرض کنم
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
شب همه بی تو کار من شکوه به ماه کردن است/
روز ستاره تا سحر تیره به آه کردن است/
متن خبر که یک قلم بی تو سیاه شد جهان/
حاشیه رفتنم دگر نامه سیاه کردن است/
جلیل نازنین من تا تو نگاه میکنی/
لطف بهار عارفان در تو نگاه کردن است/
من همه اشتباهِ خود جلوه دهم که آدمی/
از دمِ مهد تا لحد در اشتباه کردن است/
گاه به گاه پرسشی، کن که زکات زندگی/
پرسشِ حالِ دوستان گاه به گاه کردن است/
خود برسان به نوریان ای که در این محیط غم/
بی تو نفس کشیدنم عمر تباه کردن است/
دوست بزرگوارم!
در اولین بداهه این اثر
یک بیت نوشته بودم و
تصمیم دارم در یکی از
غزلهام جایگزین کنم»
سرت را در گریبان خود وبر شانه ات بگذار دل/
که بی منت سری بر شانهٔ اینان نمی ماند/
صادقانه؛ دلم واسه
انسانی مثل شما تنگ شده بود و دراین بیت
به همین موضوع اشاره کردم، توی این زندگی که بقولی:گربه ام محض رضای خدا موش نمیگیره، محبت بی توقع از یک دوست
خیلی باارزشه، این شخص شما هستی» در دیاری که
مردمانش عصا از کور
میدزدند،
من از خوش باوری آنجا محبت جستجو کردم، و نور امید و
ناامیدی در دو3بیت :
کاروان آمد و دلخواه به همراهش نیست/
با دل این قصه نگویم که به دلخواهش نیست/
کاروان آمد و از یوسف من نیست خبر/
این چه راهیست که بیرون شدن از چاهش نیست/
شهریارا ! عقبِ قافلهٔ کوی امید/
گو کسی رو که چو من طالعِ گمراهش نیست/
خداوند به وسعت دل پاکت از علمش بهت بده دوست عزیزم
ولی نودونه و نودونهدهم درصد وزنش مورد داره...
خیلی ساده اگههه بخوایم بررسی کنیم؛
بدون درآوردن وزن شعرتون...
توی وزن عروضی ما باید تعداد هجاهای یکسانی داشته باشیم مگر اینکه از اختیارات شاعری استفاده کنیم...
(برای نمونه)
مصرع اول شما ۱۵ هجایی، مصرع دوم ۱۹ هجایی، بیت آخر مصرع اولش ۱۲ هجایی و مصرع دومش ۱۸ هجایی...
درود بر شما جناب موسوی ارجمند
روح عموی بزرگوارتان شاد و قرین رحمت الهی...
شاد باشید